thrush

/ˈθrəʃ//θrʌʃ/

معنی: طرقه، برفک، باسترک
معانی دیگر: (جانور شناسی) باسترک (انواع پرندگان تیره ی turdidae)، توکا، (پزشکی) برفک (که توسط قارچی از جنس candida در دهان و گلو ایجاد می شود به ویژه میان کودکان)، طب برفک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of several widely distributed songbirds that typically have dark upper plumage and often a speckled breast.

(2) تعریف: (slang) a woman singer.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a fungal disease characterized by white spots and eruptions in the mouth, usu. afflicting young children.

(2) تعریف: a foot disease in horses that is marked by discharge of pus, and results from standing in a damp, dirty stall.

جمله های نمونه

1. A thrush alighted on a branch of the pine tree.
[ترجمه گوگل]برفک روی شاخه ای از درخت کاج فرود آمد
[ترجمه ترگمان]برفک روی شاخه درخت کاج فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At Thrush Green she would be able to pick and choose her employers.
[ترجمه گوگل]در Thrush Green او می تواند کارفرمایان خود را انتخاب و انتخاب کند
[ترجمه ترگمان]در Thrush گرین می توانست کارفرمایان خود را انتخاب و انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thrush typically produces white spots on the palate.
[ترجمه گوگل]برفک معمولاً لکه های سفید روی کام ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]Thrush به طور معمول نقاط سفید روی ذائقه را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Birds heard: hermit thrush, Nashville and chestnut-sided warblers, red-eyed vireo, raven.
[ترجمه گوگل]پرندگان شنیده اند: برفک گوشه نشین، نشویل و چنگال های شاه بلوط، ویرئو چشم قرمز، زاغ
[ترجمه ترگمان]پرندگان شنیدند: hermit thrush، نشویل و chestnut -، زاغ سرخ چشم، زاغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thrush Thrush is caused by a yeast infection.
[ترجمه گوگل]برفک برفک ناشی از عفونت قارچی است
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی Thrush در اثر عفونت قارچی به وجود می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Striped snail shells lying shattered at a song thrush anvil.
[ترجمه گوگل]صدف حلزون راه راه که در سندان برفک آوازی شکسته شده بود
[ترجمه ترگمان]صدف های Striped که در یک آهنگ thrush شکسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fungus infections like thrush and athlete's foot thrive in warm, damp conditions.
[ترجمه گوگل]عفونت های قارچی مانند برفک و پای ورزشکاران در شرایط گرم و مرطوب رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]عفونت های Fungus مثل توکا و پای ورزش کار در شرایط گرم و مرطوب رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The baby never has colic, thrush, diaper rash, infant acne, or cradle cap.
[ترجمه گوگل]نوزاد هرگز قولنج، برفک، بثورات پوشک، آکنه نوزاد یا کلاه گهواره ندارد
[ترجمه ترگمان]نوزاد هرگز دل درد، thrush، rash، جوش های نوزاد، یا کلاه گهواره ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thrush also arises as a means of unloading waste material from the body.
[ترجمه گوگل]برفک همچنین به عنوان وسیله ای برای تخلیه مواد زائد از بدن به وجود می آید
[ترجمه ترگمان]Thrush همچنین به عنوان وسیله ای برای تخلیه مواد زائد از بدن به عمل می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A song thrush sang its repetitive phrases from the top of an oak tree.
[ترجمه گوگل]برفک آوازی عبارات تکراری خود را از بالای درخت بلوط می خواند
[ترجمه ترگمان]نوای مرغ توکا جملات تکراری را از بالای یک درخت بلوط می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Vaginal Thrush Unfortunately, the antibiotics which can be so effective against Cystitis can make sufferers vulnerable to getting Thrush.
[ترجمه گوگل]برفک واژن متأسفانه، آنتی بیوتیک‌هایی که می‌توانند در برابر سیستیت بسیار مؤثر باشند، می‌توانند افراد مبتلا را در برابر ابتلا به برفک آسیب‌پذیر کنند
[ترجمه ترگمان]برفک vaginal متاسفانه، آنتی بیوتیک ها که می توانند بسیار موثر باشند می توانند باعث شوند که مبتلایان به نیروی دریایی آسیب پذیر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Somewhere a thrush was singing, and I saw her turn her head, and heard her sigh.
[ترجمه گوگل]در جایی برفک می خواند، دیدم سرش را برگرداند و آهش را شنیدم
[ترجمه ترگمان]جایی که مرغ توکا آواز می خواند و من او را دیدم که سرش را برگرداند و آه کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Side effects may include vaginal thrush, sensitivity to sunlight and even depression or bowel problems.
[ترجمه گوگل]عوارض جانبی ممکن است شامل برفک واژن، حساسیت به نور خورشید و حتی افسردگی یا مشکلات روده باشد
[ترجمه ترگمان]عوارض جانبی ممکن است شامل thrush واژینال، حساسیت به نور خورشید و حتی مشکلات روده و روده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The doctor diagnosed this as thrush.
[ترجمه گوگل]دکتر تشخیص داد که این برفک است
[ترجمه ترگمان]دکتر این را as تشخیص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I see only a good case of thrush, minimum.
[ترجمه گوگل]من فقط یک مورد خوب از برفک می بینم، حداقل
[ترجمه ترگمان]فقط یک مورد خوب مرغ توکا را مشاهده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طرقه (اسم)
blackbird, merle, catbird, fieldfare, mavis, ouzel, thrush

برفک (اسم)
canker, flake, thrush, milk fever

باسترک (اسم)
thrush, throstle

انگلیسی به انگلیسی

• genus of songbirds; fungal disease of mouth and throat; (slang) female singer (especially of pop music)
a thrush is a small brown bird with a speckled chest.
thrush is an infectious disease that most often occurs in the mouths of babies or in women's vaginas.

پیشنهاد کاربران

He is jolly as a thrush
کیفش کوکه
Fungal infection of the mouth or throat caused by candida
عفونتی که توسط candida albicans ایجاد میشود وزمانی که فلور ناحیه توسط انتی بیوتیک از بین برود ایجاد میشود .

بپرس