1. Failing to tackle the deficit would be throwing away an opportunity we haven't had for a generation.
[ترجمه گوگل]شکست در مقابله با کسری به معنای دور انداختن فرصتی است که برای یک نسل نداشتیم
[ترجمه ترگمان]عدم توانایی برای مقابله با کسری بودجه فرصتی است که ما برای یک نسل نداشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عدم توانایی برای مقابله با کسری بودجه فرصتی است که ما برای یک نسل نداشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It saves throwing away the remains of a large bag of cement, too.
[ترجمه گوگل]از دور انداختن بقایای یک کیسه بزرگ سیمان نیز جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]این کار باعث هدر رفتن بقایای یک کیسه بزرگ سیمان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار باعث هدر رفتن بقایای یک کیسه بزرگ سیمان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It wasn't a case of missing sitters and throwing away chances more of being so near and yet so far.
[ترجمه گوگل]این موردی نبود که نشستهها را از دست بدهند و شانسهای خیلی نزدیک و در عین حال دور بودن را دور بزنند
[ترجمه ترگمان]این موردی نبود که sitters را از دست داده و فرصت های بیشتری را کنار گذاشته باشد تا این قدر نزدیک و در عین حال دور از دسترس باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این موردی نبود که sitters را از دست داده و فرصت های بیشتری را کنار گذاشته باشد تا این قدر نزدیک و در عین حال دور از دسترس باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Therefore, in throwing away his pipe, he intentionally cuts himself off from human pleasures and the ties of home.
[ترجمه گوگل]لذا در دور انداختن پیپ خود را عمداً از خوشی های انسانی و پیوند خانه بریده است
[ترجمه ترگمان]از این رو، با پرتاب کردن پیپ خود، عمدا خود را از لذت های انسانی و پیوندهای خانه باز می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این رو، با پرتاب کردن پیپ خود، عمدا خود را از لذت های انسانی و پیوندهای خانه باز می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Do not be deceived into throwing away a decent offer in pursuit of pie in the sky.
[ترجمه گوگل]فریب نخورید و یک پیشنهاد مناسب را به دنبال کیک در آسمان دور بیندازید
[ترجمه ترگمان]فریب نخوری که در جستجوی پای خود در آسمان جای پای درست و حسابی به دور بریزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فریب نخوری که در جستجوی پای خود در آسمان جای پای درست و حسابی به دور بریزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Instead of throwing away the rubbish, why not recycle it?
[ترجمه گوگل]به جای دور ریختن زباله، چرا آنها را بازیافت نکنید؟
[ترجمه ترگمان]به جای اینکه آشغال ها رو پرت کنی بیرون، پس چرا اونو بازیافت نمی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به جای اینکه آشغال ها رو پرت کنی بیرون، پس چرا اونو بازیافت نمی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Throwing away E - mail is easy enough, just delete it in the mail program.
[ترجمه گوگل]دور انداختن ایمیل به اندازه کافی آسان است، فقط آن را در برنامه ایمیل حذف کنید
[ترجمه ترگمان]پرتاب کردن ایمیل به اندازه کافی آسان است، فقط آن را در برنامه پست حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرتاب کردن ایمیل به اندازه کافی آسان است، فقط آن را در برنامه پست حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Throwing away mail is easy enough, just delete it in the mail program.
[ترجمه گوگل]دور انداختن نامه به اندازه کافی آسان است، فقط آن را در برنامه ایمیل حذف کنید
[ترجمه ترگمان]پرتاب نامه به اندازه کافی آسان است، فقط آن را در برنامه پست حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرتاب نامه به اندازه کافی آسان است، فقط آن را در برنامه پست حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He began to hate himself for throwing away the chance Becky had offered for a reconciliation.
[ترجمه گوگل]به خاطر دور انداختن فرصتی که بکی برای آشتی پیشنهاد داده بود، از خودش متنفر شد
[ترجمه ترگمان]از خودش متنفر شد که فرصت آشتی با بکی را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از خودش متنفر شد که فرصت آشتی با بکی را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Rule that in the football match front throwing away that coin is special - purpose?
[ترجمه گوگل]قاعده ای که در جلوی مسابقه فوتبال دور انداختن آن سکه خاص است - هدف؟
[ترجمه ترگمان]قانون که در مسابقه فوتبال جلوی پرتاب سکه قرار دارد، خاص است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قانون که در مسابقه فوتبال جلوی پرتاب سکه قرار دارد، خاص است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I just can't see us throwing away something we know is so damn good.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم ببینم که ما چیزی را دور می اندازیم که می دانیم خیلی خوب است
[ترجمه ترگمان]من فقط نمی تونم ببینم که ما داریم چیزی رو پرت می کنیم که میدونیم خیلی خوبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من فقط نمی تونم ببینم که ما داریم چیزی رو پرت می کنیم که میدونیم خیلی خوبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. That, and I have a hard time throwing away items that are still usable.
[ترجمه گوگل]این، و من برای دور انداختن وسایلی که هنوز قابل استفاده هستند مشکل دارم
[ترجمه ترگمان]آن، و من زمان سختی را برای دور انداختن اقلامی که هنوز قابل استفاده هستند، دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن، و من زمان سختی را برای دور انداختن اقلامی که هنوز قابل استفاده هستند، دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He thinks nothing of throwing away a thousand dollars at the gambling house.
[ترجمه گوگل]او به دور انداختن هزار دلار در خانه قمار فکر نمی کند
[ترجمه ترگمان]فکر می کند که در خانه قمار هزار دلار خرج نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر می کند که در خانه قمار هزار دلار خرج نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I thought we were throwing away a great opportunity.
[ترجمه گوگل]فکر میکردم یک فرصت عالی را دور میزنیم
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم داریم یه فرصت عالی رو دور می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم داریم یه فرصت عالی رو دور می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید