throwback

/ˈθroʊbæk//ˈθrəʊbæk/

معنی: رجعت، برگشت به خصال نیاکان
معانی دیگر: سیر قهقرایی، باز گشت به (تمدن یا وضع و غیره ی) سابق، متوقف سازی، 1- جلو پیشرفت (چیزی را) گرفتن 2- (به جهالت یا بی تمدنی و غیره) برگشتن، حرکت قهقرایی کردن، ترقی وپیشرفت را عقب انداختن، باعک تاخیر شدن، رجعت، برگشت به خصال نیاکان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an instance of reversion to an earlier stage, form, or the like, esp. in biological evolution.
مشابه: atavism

(2) تعریف: a reappearance of an outmoded procedure, system, or the like.
مشابه: atavism

- The legal system under that oppressive regime was a throwback to the Dark Ages.
[ترجمه گوگل] نظام حقوقی تحت آن رژیم ستمگر بازگشتی به دوران تاریکی بود
[ترجمه ترگمان] نظام حقوقی تحت این رژیم سرکوبگر، بازگشت به قرون وسطی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He's an unappealing throwback to the days of '80s City slickers.
[ترجمه گوگل]او بازگشتی غیر جذاب به روزهای سیتی های دهه 80 است
[ترجمه ترگمان]اون یه آدم غیر منطقی آیه که به روزه ای ۸۰ شهر تعلق داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The car's design is a throwback to the 1960s.
[ترجمه گوگل]طراحی این خودرو بازگشتی به دهه 1960 است
[ترجمه ترگمان]طراحی خودرو بازگشت به دهه ۱۹۶۰ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hall is a throwback to another era with its old prints and stained-glass.
[ترجمه گوگل]این سالن با چاپ های قدیمی و شیشه های رنگی خود بازگشتی به دورانی دیگر است
[ترجمه ترگمان]تالار یک دوره دیگر با عکس های قدیمی و شیشه های خون آلود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her whole outfit was a throwback to the 1970s.
[ترجمه گوگل]تمام لباس او بازگشتی به دهه 1970 بود
[ترجمه ترگمان]تمام متعلقات او متعلق به دهه ۱۹۷۰ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dent is a throwback to medieval times bypassed by modern progress, an anachronism that has survived the passing years.
[ترجمه گوگل]دنت بازگشتی به دوران قرون وسطی است که توسط پیشرفت مدرن دور زده شده است، نابهنگاری که در سال های گذشته جان سالم به در برده است
[ترجمه ترگمان]دنت یک بازگشت به دوران قرون وسطی است که با پیشرفت مدرن نادیده گرفته می شود، دوره ای که از گذشت سال ها جان سالم به در برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was like a throwback to the old days.
[ترجمه گوگل]او مثل یک بازگشت به روزهای قدیم بود
[ترجمه ترگمان]مثل بازگشت به دوران قدیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hanoi remains a throwback to a time when cities were built for humans, not automobiles.
[ترجمه گوگل]هانوی به زمانی بازگشته است که شهرها برای انسان ها ساخته می شدند نه خودروها
[ترجمه ترگمان]هانوی یک بازگشت به زمانی است که شهرها برای انسان ها ساخته شده اند نه خودرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He is a throwback, the New Age kid who is making millions, but plays because he likes to play.
[ترجمه گوگل]او یک بچه دوران جدید است که میلیون ها درآمد دارد، اما بازی می کند زیرا دوست دارد بازی کند
[ترجمه ترگمان]او یک بازگشت به دوران جدید است که میلیون ها نفر را می سازد، اما بازی می کند چون دوست دارد بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The shift of power, ironically, is a throwback to the traditional House power structure.
[ترجمه گوگل]تغییر قدرت، از قضا، بازگشتی به ساختار سنتی قدرت مجلس است
[ترجمه ترگمان]تغییر قدرت به طور کنایه آمیزی بازگشت به ساختار سنتی قدرت مجلس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In a throwback to the days of Confucius, Jiang essentially wants party members to discover the joys of clean living.
[ترجمه گوگل]جیانگ در بازگشت به روزهای کنفوسیوس اساساً از اعضای حزب می‌خواهد که لذت زندگی پاک را کشف کنند
[ترجمه ترگمان]در بازگشت به روزه ای کنفسیوس، جیانگ در اصل از اعضای حزب می خواهد که لذت های زندگی پاک را کشف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The antics were a throwback to earlier days at the Springs.
[ترجمه گوگل]این شیطنت ها بازگشتی به روزهای قبل در اسپرینگز بود
[ترجمه ترگمان]این antics بازگشت به روزه ای اولیه پایگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A full-tilt throwback to the good old days of Tres Hombres and Fandango.
[ترجمه گوگل]بازگشتی کامل به روزهای خوب قدیمی Tres Hombres و Fandango
[ترجمه ترگمان]یک بازگشت کامل به روزه ای خوب قدیم of hombres و fandango
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Diogenes Diogenes' thought is in many ways a throwback to pre-Parmenidean cosmology.
[ترجمه گوگل]اندیشه دیوژن دیوژن از بسیاری جهات بازگشتی به کیهان شناسی پیش از پارمنیدس است
[ترجمه ترگمان]Diogenes Diogenes در بسیاری از روش ها بازگشت به کیهان شناسی ماقبل تاریخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This term, a throwback to the early 1970s, is well past retirement age.
[ترجمه گوگل]این اصطلاح، بازگشتی به اوایل دهه 1970، به خوبی از سن بازنشستگی گذشته است
[ترجمه ترگمان]این عبارت، بازگشت به اوایل دهه ۱۹۷۰ به خوبی سن بازنشستگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If they throw stones at you, don't throw back, use them to build your own foundation instead.
[ترجمه گوگل]اگر آنها به سمت شما سنگ پرتاب کردند، به عقب پرتاب نکنید، به جای آن از آنها برای ساختن پایه خود استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها سنگ پرتاب کنند، خود را عقب نیندازید، از آن ها استفاده کنید تا اساس خود را بسازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. With one sweep of her hand she threw back the sheets.
[ترجمه گوگل]با یک حرکت دستش ملحفه ها را به عقب پرت کرد
[ترجمه ترگمان]با یک حرکت دستش ملافه ها را پس زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Ann threw back the covers and scrambled out of bed.
[ترجمه گوگل]آن کاورها را عقب انداخت و از تخت بلند شد
[ترجمه ترگمان]ان آن پتو را کنار زد و از رختخواب بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. His unwise remark was frequently thrown back at him by his colleagues.
[ترجمه گوگل]اظهارات نابخردانه او اغلب توسط همکارانش به او رد می شد
[ترجمه ترگمان]این حرف احمقانه او اغلب با همکارانش بر او چیره می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Her friends had deserted her, and she was thrown back on her own resources.
[ترجمه گوگل]دوستانش او را رها کرده بودند، و او را به منابع خود عقب انداخته بودند
[ترجمه ترگمان]دوستانش او را ترک کرده بودند و او به امکانات خودش بازگشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The strike has thrown back production badly.
[ترجمه گوگل]اعتصاب تولید را به شدت عقب انداخته است
[ترجمه ترگمان]اعتصاب به شدت تولید را عقب انداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Throwing back the sheet, he sprang from the bed.
[ترجمه گوگل]ملحفه را به عقب پرت کرد و از روی تخت بلند شد
[ترجمه ترگمان]در حالی که ملحفه را برمی داشت از تخت بیرون جست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. He threw back his head and roared with laughter.
[ترجمه گوگل]سرش را عقب انداخت و از خنده غرش کرد
[ترجمه ترگمان]او سرش را عقب برد و قاه قاه خندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. We are constantly thrown back on our own resources.
[ترجمه گوگل]ما دائماً از منابع خود عقب نشینی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به طور مداوم به منابع خودمان باز می گردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. She threw back the shutters and the sunlight streamed in.
[ترجمه گوگل]کرکره ها را پس زد و نور خورشید به داخل سرازیر شد
[ترجمه ترگمان]پنجره را باز کرد و نور خورشید به داخل می تابید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. He set his skinny legs apart and threw back his shoulders.
[ترجمه گوگل]پاهای لاغرش را از هم جدا کرد و شانه هایش را عقب انداخت
[ترجمه ترگمان]پاهای لاغرش رو از هم جدا کرد و شانه هایش را بالا انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. She threw back her head and laughed uproariously.
[ترجمه گوگل]سرش را به عقب انداخت و با صدای بلند خندید
[ترجمه ترگمان]سرش را عقب برد و به صدای بلند خندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. The boy's red hair throws back to his great - great-grand-father .
[ترجمه گوگل]موهای قرمز پسر به سمت پدربزرگش برمی گردد
[ترجمه ترگمان]موهای قرمز پسر به سمت پدر بزرگ و بزرگ او باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. There was no TV so we were thrown back on our own resources .
[ترجمه گوگل]تلویزیون وجود نداشت، بنابراین ما را به منابع خود عقب انداختند
[ترجمه ترگمان]تلویزیون دیده نمی شد و ما به امکانات خودمون بر می گشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Chris threw back his head and laughed merrily.
[ترجمه گوگل]کریس سرش را عقب انداخت و با خوشحالی خندید
[ترجمه ترگمان]کریس توف سرش را عقب برد و با خوشحالی خندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رجعت (اسم)
return, throwback

برگشت به خصال نیاکان (اسم)
throwback

تخصصی

[زمین شناسی] پس بُرد
[ریاضیات] عقب گرد
[آمار] پس بُرد

انگلیسی به انگلیسی

• regression, atavism; barrier, delay
if something is a throwback, it is like something that existed a long time ago.

پیشنهاد کاربران

هر کس یا هرچیز که شبیه به شخص یا چیز دیگه ای در گذشته باشد.
چیزی که به علت شباهت شما را به یاد گذشته بیندازد.
مثلا
زمانی که شما با دیدن چهره ی یک بچه، به یاد پدر بزرگش بیوفتید. ( به علت تشابه ظاهری )
یا
زمانی که با دیدن مدل جدید یه ماشین به یاد مدل های قدیمی ترش بیوفتید.
Throwback refers to a post or memory that recalls something from the past. It is often used on social media platforms, including Instagram, to share old photos, videos, or stories that evoke nostalgia.
...
[مشاهده متن کامل]

پست یا خاطره ای که چیزی از گذشته را به یاد می آورد.
اغلب در پلتفرم های رسانه های اجتماعی، از جمله اینستاگرام، برای اشتراک گذاری عکس ها، ویدیوها یا داستان های قدیمی که نوستالژی را بر می انگیزد استفاده می شود.
***************************************************************************************************
مثال؛
“Throwback to my childhood with this adorable photo!”
A user might post, “Throwback to that amazing vacation I took last year. ”
Another might say, “I love looking back on old memories and sharing them as throwbacks on Instagram. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-instagram/
به یاد، زمانی که ( مربوط به گذشته )
برگردیم به زمانی که
Throwback to when danny roasted john to his face
throwback ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: نیاسان
تعریف: فردی از یک گونه که نیاسانی در او ظاهر می شود
a person or thing having the characteristics of a former time

به عقب پرت کردن

بپرس