throw sth into the bargain

پیشنهاد کاربران

چیزی را به قرارداد یا توافق افزودن
To encourage me to buy a new car, company threw two years of free car inspection into bargain.
برای تشویق من به خرید ماشین جدید، شرکت دو سال معاینه فنی رایگان خودرو را به این معامله اضافه کرد.