throw somebody in at the deep end

پیشنهاد کاربران

کسی را بدون آمادگی مجبور به انجام کاری کردن
کسی را بدون آمادگی قبلی مجبور به انجام کاری کردن؛ سپردن کاری دشوار به کسی که توانایی، مهارت و یا آمادگی انجام آن را ندارد
مثال: Kathy was thrown in at the deep end with a class of 30 kids and no training, no books, and no guidelines

بپرس