حرف زدن یا انتقاد کردن از کسی به صورت غیرمستقیم یا پنهانی.
در یک جمله: وقتی به کسی به شکل غیرمستقیم می زنی، بدون اینکه مستقیم اسمشو بیاری.
در یک جمله: وقتی به کسی به شکل غیرمستقیم می زنی، بدون اینکه مستقیم اسمشو بیاری.
معادل فارسی:
متلک گفتن
معادل کُردی:
ته وس هاویشتن - تَوْسْ هاویشْتْنْ -
ترجمه ی واژه به واژه:
متلک انداختن
متلک گفتن
معادل کُردی:
ته وس هاویشتن - تَوْسْ هاویشْتْنْ -
ترجمه ی واژه به واژه:
متلک انداختن
توهین رندانه یا غیرمستقیم کردن یا اظهارنظر بی ادبانه در مورد کسی کردن.
... [مشاهده متن کامل]
دست از ضایع کردنش بردار
تکه سنگین انداختن ، کنایه بد زدن ، غیر مستقیم فهش دادن یا اهانت کردن
Get a throw shade