1. I'm ready to throw in the towel.
[ترجمه Mr.sher] من آماده ام که بیخیال بشم و همه چیز رو ول کنم|
[ترجمه friend] من آماده تسلیم شدن هستم|
[ترجمه گوگل]من حاضرم حوله رو بیندازم[ترجمه ترگمان]آماده ام که حوله را دور بریزم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Pay £ 80 for larger prints and they throw in a free photo album.
[ترجمه گوگل]برای چاپ های بزرگتر 80 پوند بپردازید و آنها یک آلبوم عکس رایگان می اندازند
[ترجمه ترگمان]برای چاپ بزرگ تر ۸۰ پوند بپردازید و آن ها در یک آلبوم عکس رایگان قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای چاپ بزرگ تر ۸۰ پوند بپردازید و آن ها در یک آلبوم عکس رایگان قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We're not going to throw in the towel just because we lost one game.
[ترجمه گوگل]ما فقط به این دلیل که یک بازی را باختیم دست از کار نخواهیم برد
[ترجمه ترگمان]فقط به خاطر اینکه یک بازی را از دست دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فقط به خاطر اینکه یک بازی را از دست دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He vowed he would never throw in the towel.
[ترجمه گوگل]او عهد کرد که هرگز دستمالی نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]او قول داد که هرگز به حوله نخواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او قول داد که هرگز به حوله نخواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He has decided to throw in his lot with the far-right groups in parliament.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفته است که سهم خود را با گروه های راست افراطی در پارلمان بیاورد
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفته است که کاره ای خود را با گروه های راست گرا در پارلمان انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفته است که کاره ای خود را با گروه های راست گرا در پارلمان انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. If you buy a refrigerator, we will throw in a microwave oven.
[ترجمه ثمینا] اگه یک یخچال بخرید ، همراهش یک ماکروویو رایگان هم میگذاریم|
[ترجمه گوگل]اگر یخچال بخرید، مایکروفر را می اندازیم[ترجمه ترگمان]اگر یک یخچال بخرید، ما در یک اجاق مایکروویو قرار خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This is not to say that theater should throw in the towel.
[ترجمه گوگل]این به این معنا نیست که تئاتر باید از بین برود
[ترجمه ترگمان]این به آن معنا نیست که تئاتر باید در حوله ریخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این به آن معنا نیست که تئاتر باید در حوله ریخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Melt the butter in a large saucepan and throw in the chopped onion and the whole unpeeled garlic clove.
[ترجمه گوگل]کره را در یک قابلمه بزرگ ذوب کنید و پیاز خرد شده و کل حبه سیر پوست کنده را داخل آن بریزید
[ترجمه ترگمان]کره را در یک قابلمه بزرگ ذوب کرده و به روی پیاز خرد شده و کل سیر unpeeled ذوب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کره را در یک قابلمه بزرگ ذوب کرده و به روی پیاز خرد شده و کل سیر unpeeled ذوب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What a cop-out it would be to throw in the sponge now.
[ترجمه گوگل]الان اسفنج رو انداختن چه پلیسی بیرون
[ترجمه ترگمان] عجب پلیسی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] عجب پلیسی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Throw in a possible appeal after that, and the final outcome may be years away.
[ترجمه گوگل]پس از آن درخواست تجدیدنظر احتمالی را مطرح کنید، و نتیجه نهایی ممکن است سالها باقی بماند
[ترجمه ترگمان]بعد از آن ممکن است یک درخواست استیناف داشته باشید، و نتیجه نهایی ممکن است سال ها دور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از آن ممکن است یک درخواست استیناف داشته باشید، و نتیجه نهایی ممکن است سال ها دور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He lifts open the door to throw in another pine slab.
[ترجمه گوگل]او در را باز می کند تا تخته کاج دیگری را داخل آن بیندازد
[ترجمه ترگمان]او در را باز می کند تا با یک تکه چوب کاج دیگر پرتاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در را باز می کند تا با یک تکه چوب کاج دیگر پرتاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But utility developers shouldn't throw in the towel just yet.
[ترجمه گوگل]اما توسعه دهندگان نرم افزار هنوز نباید دست از کار بکشند
[ترجمه ترگمان]اما برنامه توسعه دهندگان برنامه هنوز نباید در حوله ریخته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما برنامه توسعه دهندگان برنامه هنوز نباید در حوله ریخته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. With this latest controversy we can throw in political fund-raising, too.
[ترجمه گوگل]با این جنجال اخیر، میتوانیم به جمعآوری سرمایه سیاسی نیز بپردازیم
[ترجمه ترگمان]با این بحث اخیر، ما می توانیم به جمع آوری کمک های مالی بپردازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این بحث اخیر، ما می توانیم به جمع آوری کمک های مالی بپردازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Usually he lingered by the stream to throw in stones, but today he didn't stop.
[ترجمه گوگل]معمولاً در کنار نهر معطل می شد تا سنگ بیندازد، اما امروز متوقف نشد
[ترجمه ترگمان]معمولا در کنار نهر درنگ می کرد تا سنگ پرتاب کند، اما امروز متوقف نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معمولا در کنار نهر درنگ می کرد تا سنگ پرتاب کند، اما امروز متوقف نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید