throw for a loop

پیشنهاد کاربران

my plans were thrown for a loop when my friend called and twisted my arm to go out.
برنامه هام در کمال تعجب بهم ریخت وقتی که دوستم متقاعدم کرد که بریم بیرون
Thrown for a loop: متعجب یا گرفتار شدن. توی لوپ یا حلفه افتادن کنایه از گرفتار شدن / در این جمله بهم ریختن برنامه / یا اسیر یه کار یا یه برنامه شدن
...
[مشاهده متن کامل]

Twist someone’s arm: کسی را متقاعد کردن برای انجام کاری که ممکن است نخواهد کرد

To completely surprise someone
کسی را حیرت زده ، گیج یا شوکه کردن

بپرس