throw cold water on


دلسرد کردن، توذوق کسی زدن، از شوق انداختن

جمله های نمونه

1. She immediately threw cold water on the proposition.
[ترجمه گوگل]او فوراً آب سرد بر روی خواستگاری انداخت
[ترجمه ترگمان]او بلافاصله آب سرد را روی پیشنهاد انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You're always throwing cold water on my suggestions.
[ترجمه گوگل]شما همیشه به پیشنهاد من آب سرد می ریزید
[ترجمه ترگمان]تو همیشه روی پیشنهادهای من آب سرد می ریزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Don't throw cold water on them.
[ترجمه گوگل]روی آنها آب سرد نریزید
[ترجمه ترگمان]آب سرد را روی آن ها نیندازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You should not throw cold water on him. He already losing heart.
[ترجمه گوگل]نباید آب سرد روی او بریزید او در حال حاضر از دست دادن قلب
[ترجمه ترگمان]نباید بهش آب بدی اون داره قلب رو از دست میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Don't allow them to throw cold water on you.
[ترجمه محمد مهدی] اجازه نده بهشون ، دلسرت ( ناامیدت ) کنن .
|
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید که آب سرد روی شما بریزند
[ترجمه ترگمان]بهشون اجازه نده که روی تو آب سرد بندازن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You should not throw cold water on him. He is already losing heart.
[ترجمه گوگل]نباید آب سرد روی او بریزید او در حال حاضر قلب خود را از دست داده است
[ترجمه ترگمان]نباید بهش آب بدی اون داره قلب رو از دست میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But for all the excitement, there were plenty who wanted to throw cold water on the party—indeed, the market fell back on August 21st.
[ترجمه گوگل]اما با وجود همه هیجان‌ها، افراد زیادی بودند که می‌خواستند آب سردی به مهمانی بریزند - در واقع، بازار در 21 آگوست سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]اما برای همه هیجان، افراد زیادی بودند که می خواستند آب سرد را بر روی حزب بریزند - در واقع بازار در بیست و یکم آگوست باز گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We must admit the hindrances and support the women not throw cold water on them.
[ترجمه گوگل]ما باید موانع را بپذیریم و از زنان حمایت کنیم که آب سرد بر سرشان نریزند
[ترجمه ترگمان]ما باید موانع را بپذیریم و از زنان حمایت کنیم که آب سرد بر روی آن ها قرار ندهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Everybody else in the office think my idea is great, but my boss throw cold water on it.
[ترجمه گوگل]هر کس دیگری در دفتر فکر می کند ایده من عالی است، اما رئیس من آب سرد روی آن می ریزد
[ترجمه ترگمان]در دفتر همه فکر می کنند که ایده من عالیه، اما رئیسم آب سردی روی آن می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pour cold water on, discourage, deter; dampen the excitement, kill the joy; be discouraging about

پیشنهاد کاربران

throw /pour cold water: آب پاکی را ریختن، تو ذوق کسی زدن، دمغ کردن، حال گیری کردن. این اصطلاح از ریختن آب سرد بر روی آتش که باعث خاموش شدن اش میشه گرفته شده
تو ذوقشون نزن

مایوس کردن

بپرس