through the roof

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
به شدت بالا / سر به فلک کشیده / انفجاری / غیرقابل کنترل
در زبان محاوره ای:
زد بالا، ترکید، رفت هوا، دیگه کنترلش از دست رفت، از حد گذشت
- - -
🔸 تعریف ها:

...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( توصیفی – عددی ) :**
بیان افزایش شدید در مقدار، قیمت، یا سطح چیزی
مثال: Prices are through the roof these days.
قیمت ها این روزا سر به فلک کشیده ن.
2. ** ( احساسی – واکنشی ) :**
بیان شدت زیاد در احساسات مثل خشم، هیجان یا اضطراب
مثال: His anger went through the roof when he saw the damage.
وقتی خسارت رو دید، عصبانیتش ترکید.
3. ** ( محاوره ای – طنزآمیز ) :**
برای توصیف هر چیزی که به طور غیرمنتظره و شدید بالا رفته باشه
مثال: My stress level is through the roof right now.
الان استرسم تا سقف رفته!
- - -
🔸 مترادف ها:
sky - high – off the charts – exploding – soaring – out of control – skyrocketing

Go through the roof بسیار خشمگین شدن ، قیمت بسیار بالا ( سر به فلک کشیدن )
مثال: . He went through the roof
او خیلی خشمگین شد.
Biocyte stock is just a few weeks away from going
. through the roof
قیمتِ سهامِ " بایوسایت " تا چند هفته ی دیگه سر به فلک میکشه.
خیلی بیشتر یا گران تر از چیزی که انتظار میرفت
سر به فلک میذاره
این یک اصطلاح است و برای بیان بالا بودن چیزی مثلا قیمت یا . . . استفاده می شود.
It is a figurative expression that means something has increased or become very high, often in a dramatic or unexpected way.
...
[مشاهده متن کامل]

For example, if someone says "The prices for houses in this neighborhood have gone through the roof, " they mean that the prices have increased dramatically and are now very high.