thrombin


(نام آنزیم خون که موجب انعقاد آن می شود) ترومبین، لخته گر، لخته ساز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the enzyme in the blood that causes it to clot.

جمله های نمونه

1. The appearance of serine proteases such as thrombin, tissue plasminogen activator and plasmin in the CNS have come under increasing scrutiny.
[ترجمه گوگل]ظاهر پروتئازهای سرین مانند ترومبین، فعال کننده پلاسمینوژن بافتی و پلاسمین در CNS تحت نظارت فزاینده ای قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]ظهور of proteases مانند thrombin، activator plasminogen و plasmin در CNS تحت موشکافی فزاینده ای قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The ultimate result is the formation of the thrombin and fibrin clot, and each enzymolysis accompaniment magnify effective.
[ترجمه گوگل]نتیجه نهایی تشکیل لخته ترومبین و فیبرین است و هر همراهی آنزیمولیز موثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه نهایی تشکیل لخته thrombin و لخته ساز است و هر یک از آن ها accompaniment بزرگ دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion Thrombin can lead to brain edema after cerebral hemorrhage which can be restrained by Hirudin. And then, hirudin doesn't produce any negative effect on brain tissue.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ترومبین می تواند منجر به ادم مغزی پس از خونریزی مغزی شود که می تواند توسط هیرودین مهار شود و سپس، هیرودین هیچ اثر منفی بر بافت مغز ایجاد نمی کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری می تواند منجر به ادم مغزی پس از خونریزی مغزی شود که می تواند توسط Hirudin مهار شود و سپس، hirudin هیچ اثر منفی بر روی بافت مغز تولید نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This vector also contains thrombin protease cleavage site to facilitate proteolysis of the bacterial fusion proteins.
[ترجمه گوگل]این ناقل همچنین حاوی محل برش ترومبین پروتئاز برای تسهیل پروتئولیز پروتئین های همجوشی باکتریایی است
[ترجمه ترگمان]این بردار همچنین شامل محل تقسیم thrombin protease برای تسهیل proteolysis پروتیین های ترکیبی باکتریایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thrombin has the endovascular and extravascular effects.
[ترجمه گوگل]ترومبین دارای اثرات درون عروقی و خارج عروقی است
[ترجمه ترگمان]thrombin اثرات endovascular و extravascular را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Similarly, fluorescent thrombin bound ubiquitously on the surface of fibrin clots, overlapping slightly with PS - exposing platelets.
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، ترومبین فلورسنت به طور همه جا روی سطح لخته های فیبرینی متصل می شود و اندکی با پلاکت های PS - در معرض دید قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، thrombin fluorescent bound بر روی سطح of clots، که کمی با PS - شده همپوشانی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion Thrombin stimulates HMC to produce ET 1 and ET 1 mediates the HMC proliferation.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ترومبین HMC را برای تولید ET 1 تحریک می کند و ET 1 تکثیر HMC را واسطه می کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری thrombin stimulates، مجتمع پزشکی حیات آباد را تحریک می کند تا ۱ و ۳ به وقت واسطه تکثیر مجتمع پزشکی حیات آباد ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Snake venom thrombin - like enzymes belong to the fibrinogenolytic enzyme family and are serine proteases.
[ترجمه گوگل]آنزیم‌های ترومبین زهر مار متعلق به خانواده آنزیم‌های فیبرینوژنولیتیک و پروتئازهای سرین هستند
[ترجمه ترگمان]سم thrombin از مار مانند آنزیم های thrombin به خانواده آنزیم fibrinogenolytic تعلق دارد و به serine proteases تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective:To study clinical value of radiocystitis therapy with thrombin intra-bladder perfusion.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه ارزش بالینی درمان رادیوسیستیت با پرفیوژن داخل مثانه ترومبین
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه ارزش بالینی درمان radiocystitis با perfusion intra -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hirudin is an anticoagulant directly acting on thrombin. Its molecular biological and pharmacological properties, mechanism of action, current clinical researches and uses were reviewed.
[ترجمه گوگل]هیرودین یک ضد انعقاد است که مستقیماً روی ترومبین تأثیر می گذارد خواص بیولوژیکی و فارماکولوژیکی مولکولی، مکانیسم اثر، تحقیقات بالینی و کاربردهای فعلی آن بررسی شد
[ترجمه ترگمان]Hirudin یک anticoagulant است که مستقیما بر روی thrombin بازی می کند خواص دارویی و دارویی مولکولی آن، مکانیسم عمل، تحقیقات بالینی فعلی و کاربردهای آن مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. AIM To investigate the apoptotic effect of thrombin on brain microvascular endothelial cell(BMVEC) of cultured rat, and the protective effect of hirudin, an inhibitor of thrombin.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثر آپوپتوتیک ترومبین بر سلول اندوتلیال ریز عروقی مغز (BMVEC) موش صحرایی کشت شده، و اثر محافظتی هیرودین، یک مهارکننده ترومبین
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی اثر apoptotic of بر روی سلول های اندوتلیال microvascular مغز (BMVEC)از موش با کشت، و اثر محافظ of، بازدارنده of استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thrombin in blood is a new haemostatic which is exploited in recent years.
[ترجمه گوگل]ترومبین خون یک هموستاتیک جدید است که در سال های اخیر مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]thrombin در خون یک haemostatic جدید است که در سال های اخیر مورد بهره برداری قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. PA form, size, neck length and width, thrombin dose, therapic effect and complications were analysed.
[ترجمه گوگل]فرم PA، اندازه، طول و عرض گردن، دوز ترومبین، اثر درمانی و عوارض آنالیز شد
[ترجمه ترگمان]شکل، اندازه، طول گردن و عرض، دوز thrombin، اثر therapic و عوارض آنالیز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective : To observe thrombin activity in a rat model of aortic endothelial denudation.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده فعالیت ترومبین در مدل موش برهنه شدن اندوتلیال آئورت
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده فعالیت thrombin در مدل موش دریچه آئورتی:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• clotting material in blood clots

پیشنهاد کاربران

بپرس