1. aghdas' throaty voice
صدای جوهردار اقدس
2. He laughed with a rich, throaty chuckle.
[ترجمه گوگل]با قهقههای پر از گلویش خندید
[ترجمه ترگمان]او با خنده ای بلند و از ته دل خندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Then I hear a soft, throaty sound from his bed, like the chuckle of a horse.
[ترجمه گوگل]سپس صدای آرام و گلویی از تخت او می شنوم، مانند قهقهه اسب
[ترجمه ترگمان]بعد صدای نرم و throaty از تختش می شنوم، مثل خنده یک اسب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The engines were being revved, full, throaty, reliable.
[ترجمه گوگل]موتورها در حال چرخش بودند، پر، گلودار، قابل اعتماد
[ترجمه ترگمان]موتور اتومبیل گرد و پر از throaty بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Julie had a throaty voice that made her sound older than she was.
[ترجمه گوگل]جولی صدای گلویی داشت که باعث میشد سنش بیشتر از قبل شود
[ترجمه ترگمان]جولی صدای بلندی داشت که او را پیرتر از خود نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His throaty little murmurs told of his contentment and enjoyment of the ride.
[ترجمه گوگل]زمزمه های کوچک گلویش حکایت از رضایت و لذت او از سواری داشت
[ترجمه ترگمان]زمزمه های کوچک و تیز او حاکی از رضایت و لذت سواری او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Instead, I laugh, a throaty, superior laugh.
[ترجمه گوگل]در عوض، من می خندم، خنده گلویی و برتر
[ترجمه ترگمان]به جای آن می خندم، خنده ای کوتاه و بلندتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She always spoke with a throaty German accent.
[ترجمه گوگل]او همیشه با لهجه آلمانی گلویی صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]همیشه با لهجه throaty آلمانی حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Each indrawn breath was a little throaty snore.
[ترجمه گوگل]هر نفسی که به داخل کشیده میشد، خروپف کوچکی بود
[ترجمه ترگمان]هر نفسی که می کشید صدای خر خر خر خر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He'll do, he says, in a throaty voice edged with anger.
[ترجمه گوگل]او میگوید، با صدایی گلوآلود و پر از عصبانیت این کار را انجام خواهد داد
[ترجمه ترگمان]با صدای بلندی که از خشم شنیده می شد، گفت: او این کار را خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She had a deep, throaty, genuine laugh, like that sound a dog makes just before it throws up.
[ترجمه گوگل]خندهای عمیق، گلویی و واقعی داشت، مثل صدایی که سگ درست قبل از پرت کردنش میدهد
[ترجمه ترگمان]او یک خنده عمیق و عمیق و واقعی داشت، مثل این صدا که درست قبل از بالا آمدن سگ درست شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. All wobbly warble and throaty swallow, Lindsay Phillips sings as if he's endured every hardship chronicled in his ominous lyrics.
[ترجمه گوگل]لیندسی فیلیپس، پرستویی لرزان و گلوگون، چنان آواز می خواند که گویی تمام سختی هایی را که در اشعار شومش آمده است، تحمل کرده است
[ترجمه ترگمان]\"لیندزی فیلیپس\" و \"لیندزی فیلیپس\" گفتند که او هر سختی را که در متن شوم او به ثبت رسیده است را تحمل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Israelis speak Hebrew which is a quirky, throaty language that takes ages to learn.
[ترجمه گوگل]اسرائیلیها به زبان عبری صحبت میکنند که زبانی عجیب و غریب است و یادگیری آن زمانها طول میکشد
[ترجمه ترگمان]اسرائیلی ها به زبان عبری حرف می زنند که زبان quirky و throaty است که سال ها طول می کشد تا یاد بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. the throaty roar of the engines.