1. throat lozenge
آب نبات برای گلودرد
2. a throat operations left him voiceless
عمل جراحی گلو موجب شد لال بشود.
3. my throat tickles
گلویم می خارد.
4. my throat was tight with fear
از ترس گلویم گرفته بود.
5. sore throat
گلودرد
6. a raw irritated throat
گلوی خراشیده و آزرده
7. akbar cleared his throat and gabbled through his prayer
اکبر سینه ی خود را صاف کرد و دعای خود را جویده جویده ادا کرد.
8. he cleared his throat
او سینه اش را (یا گلویش را) صاف کرد.
9. they slit his throat from ear to ear
سرش را گوش تا گوش بریدند.
10. to clear one's throat
گلوی خود را صاف کردن
11. cut one's own throat
(عامیانه) به خود ضرر زدن،خود را بدبخت کردن
12. frog in the throat
گرفتن صدا به خاطر التهاب حنجره،گیر کردگی گلو
13. jump down someone's throat
(عامیانه) با خشم و سرزنش با کسی حرف زدن،به کسی پریدن
14. jump down someone's throat
(عامیانه - شدیدا و به طور ناگهانی) سرزنش کردن،به کسی توپیدن
15. lie in one's throat (or teeth)
دروغ شاخ دار گفتن،دروغ بزرگ گفتن
16. lump in one's throat
دستخوش احساسات شدید،در شرف گریه کردن (یا ترکیدن بغض)،بغض کردن
17. stick in one's throat
(حرف و غیره) در گلوی کسی گیر کردن
18. i have a sore throat
گلودرد دارم.
19. vocal disfunctions due to throat infection
اختلالات آوایی در اثر عفونت گلو
20. ram something down one's throat
چیزی را به کسی تحمیل کردن،به کسی چپاندن
21. he pressed his dagger against my throat and said . . .
خنجرش را بر گلویم فشرد و گفت . . .
22. i grabbed the thief by the throat
خر دزد را گرفتم.
23. the spear pierced his neck from throat to poll
نیزه گردنش را از گلو تا قفا سوراخ کرد.
24. this gargle will soothe your sore throat
این غرغره گلو درد تو را فرو خواهد نشاند.
25. to provoke vomiting by fingering the throat
با انگشت زدن به سق استفراغ ایجاد کردن
26. a fish bone got stock in his throat
استخوان ماهی در گلوی او گیر کرد.
27. the bone which was lodged in her throat
استخوانی که در گلویش گیر کرده بود
28. the removal of an obstacle in the throat
رفع آنچه که راه گلو را بسته است
29. my nose is stopped and i have a sore throat
دماغم گرفته است و گلو درد دارم.
30. the ragged voice of a man with a sore throat
صدای خشن مردی که گلودرد دارد
31. this medicine is prescribed for the relief of sore throat
این دارو برای تسکین گلو درد تجویز می شود.
32. when i saw the coffin, the lump in my throat was ready to burst
وقتی که تابوت را دیدم نزدیک بود بغضم بترکد.