threshing


معنی: خرمن کوبی

جمله های نمونه

1. The farmers are threshing their wheat.
[ترجمه گوگل]کشاورزان در حال خرمن زدن گندم خود هستند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان گندم خود را threshing
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Farmers thresh grain with threshing machines.
[ترجمه گوگل]کشاورزان دانه را با دستگاه خرمن کوبی می کنند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان غلات را با ماشین های خرمن ذخیره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. New inventions like the steam plow threshing machine, and reaper led to significant farm workforce reductions.
[ترجمه گوگل]اختراعات جدید مانند ماشین خرمن کوب گاوآهن بخار و درو منجر به کاهش قابل توجه نیروی کار مزرعه شد
[ترجمه ترگمان]اختراعات جدید مانند ماشین خرمن بخار ماشین، و درو گری منجر به کاهش چشمگیر نیروی کار کشاورزی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Chapel looked as if he'd fallen into a threshing machine.
[ترجمه گوگل]چپل طوری به نظر می رسید که انگار داخل یک ماشین خرمنکوبی افتاده است
[ترجمه ترگمان]طوری به نظر می رسید که انگار به یک ماشین خرم نکوب افتاده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Threshing machines spread where grain was harvested in developed countries.
[ترجمه گوگل]ماشین های خرمن کوب در کشورهای توسعه یافته در جایی که غلات برداشت می شد گسترش یافتند
[ترجمه ترگمان]ماشین های threshing در جاییکه غلات در کشورهای توسعه یافته برداشت می شوند، گسترش می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He refused to help with the threshing because he thought the fork handle would stiffen his fingers. .
[ترجمه گوگل]او از کمک به خرمن کوبی امتناع کرد زیرا فکر می کرد دسته چنگال انگشتانش را سفت می کند
[ترجمه ترگمان]او از کمک به خرمنگاه امتناع کرد، زیرا فکر می کرد که دستگیره چنگال می تواند انگشتانش را خشک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He worked as a waterman with a threshing crew.
[ترجمه گوگل]او به عنوان آبدار با خدمه خرمن کوبی کار می کرد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک دریانورد دریانورد کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He kept making desperate swimming movements, feebly threshing the water trying to pull himself free.
[ترجمه گوگل]او مدام حرکات شنای ناامیدانه انجام می داد و به آرامی آب را کوبیده می کرد و سعی می کرد خود را آزاد کند
[ترجمه ترگمان]او دائما در حال شنا کردن بود و سعی می کرد خودش را آزاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thrice happy Duck, employ'd in threshing Stubble!
[ترجمه گوگل]سه بار خوشحال اردک، در خرمنکوبی کلش!
[ترجمه ترگمان]سه بار اردک مبارک، d را در خرم نکوبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It then does so with tremendous activity, threshing with lateral movements of the sword among the fish.
[ترجمه گوگل]سپس این کار را با فعالیت فوق العاده انجام می دهد و با حرکات جانبی شمشیر در میان ماهی ها کوبیدن می کند
[ترجمه ترگمان]سپس با فعالیت بسیار زیاد، threshing با حرکات جانبی شمشیر در میان ماهی ها انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We were threshing out those problems until far into the night.
[ترجمه گوگل]تا شب داشتیم آن مشکلات را حل می کردیم
[ترجمه ترگمان]تا آن شب، آن مشکلات را حل و فصل می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Supply him liberally from your flock, your threshing floor and your winepress.
[ترجمه گوگل]او را از گله، خرمن و پرس شراب خود به طور فراوان به او عرضه کنید
[ترجمه ترگمان]آذوقه و آذوقه و liberally و threshing و threshing و winepress را به او عرضه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They were threshing out their problems until far into the night.
[ترجمه گوگل]تا پاسی از شب مشغول حل مشکلاتشان بودند
[ترجمه ترگمان]تا رسیدن به شب، They را از دست می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We've got to finish the threshing while the good weather lasts.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که هوا خوب است باید خرمن را تمام کنیم
[ترجمه ترگمان]وقتی هوا خوب است، باید the را تمام کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خرمن کوبی (اسم)
thrashing, threshing

انگلیسی به انگلیسی

• separation of seed from chaff

پیشنهاد کاربران

بپرس