threescore

/θriːskɔːr//ˈθriːˈskɔː/

معنی: شصت، شصت تایی، سه ضرب در بیست
معانی دیگر: (سه ضرب در بیست) شصت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: being three times twenty in number; sixty.

- That sad event took place threescore years ago now.
[ترجمه گوگل] آن واقعه غم انگیز در حال حاضر شصت سال پیش رخ داد
[ترجمه ترگمان] آن واقعه غم انگیز شصت سال پیش اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. But to me despair is a permanent part of man, induced by that spectre of three-score years and ten.
[ترجمه گوگل]اما برای من ناامیدی بخشی دائمی از انسان است که توسط آن شبح سه امتیازی و ده ساله القا شده است
[ترجمه ترگمان]اما در نظر من نومیدی یک بخش دائمی مرد است که بوسیله آن شبح سه بیست و سه سال و ده سال ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. After 40 minutes Adrian Davies established a three-score advantage with a short penalty goal when Oxford killed the ball.
[ترجمه گوگل]بعد از 40 دقیقه، آدریان دیویس با یک گل کوتاه پنالتی برتری سه گلی را ایجاد کرد که آکسفورد توپ را کشت
[ترجمه ترگمان]پس از ۴۰ دقیقه، آدریان دیویس یک امتیاز سه امتیازی را با یک گل بازی کوتاه زمانی که آکسفورد توپ را کشت، ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The children of Bigvai, two thousand threescore and seven.
[ترجمه گوگل]فرزندان بیگوای دو هزار و شصت و هفت
[ترجمه ترگمان]کودکان of، یعنی دو هزار و شصت و هفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The children of Zaccai, seven hundred and threescore.
[ترجمه گوگل]بنی زکای هفتصد و شصت
[ترجمه ترگمان]کودکان of، هفتصد و شصت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are threescore queens, and fourscore concubines, and virgins without number.
[ترجمه گوگل]شصت ملکه و هشتاد صیغه و دوشیزگان بی شمارند
[ترجمه ترگمان]شصت ملکه، و هشتاد concubines و دوشیزگان بدون شماره وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now, of my threescore ang ten.
[ترجمه گوگل]حالا از 30 تا 10 من
[ترجمه ترگمان] حالا، از threescore my
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And they gave him threescore and ten pieces of silver out of the house of Baalberith, wherewith Abimelech hired vain and light persons, which followed him.
[ترجمه گوگل]و از خانه بعلبریث شصت و ده قطعه نقره به او دادند و ابیملک افراد بیهوده و سبکی را اجیر کرد و به دنبال او رفتند
[ترجمه ترگمان]و شصت و ده تکه نقره از خانه Baalberith به او دادند که Abimelech که او را تعقیب می کرد بی هوده و light اجیر کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And the LORD's tribute of the sheep was six hundred and threescore and fifteen.
[ترجمه گوگل]و خراج خداوند از گوسفندان ششصد و شصت و پانزده بود
[ترجمه ترگمان]و احترام خداوند به گوسفند ششصد و شصت و شصت و پانزده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And Darius the Median took the kingdom, being about threescore and two years old.
[ترجمه گوگل]و داریوش مادها در حدود شصت و دو سالگی پادشاهی کرد
[ترجمه ترگمان]و داریوش the، که در حدود شصت و دو ساله بود، پادشاهی را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And the beeves were thirty and six thousand; of which the LORD's tribute was threescore and twelve.
[ترجمه گوگل]و گاوها سی و شش هزار بودند که خراج خداوند شصت و دوازده بود
[ترجمه ترگمان]و این beeves سی و شش هزار روبل بود که the بود، شصت و دوازده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شصت (اسم)
threescore

شصت تایی (اسم)
threescore

سه ضرب در بیست (اسم)
threescore

انگلیسی به انگلیسی

• sixty

پیشنهاد کاربران

بپرس