1. It was usually threepence ha'penny or fourpence for a single cigar.
[ترجمه گوگل]معمولاً برای یک سیگار سه پنی هاپنی یا چهار پنی بود
[ترجمه ترگمان]این کار معمولا پنی پنی یا چهار پنس برای یک سیگار تنها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Vermouth is threepence and brandy sixpence!
[ترجمه گوگل]ورموت سه پنسی و براندی شش پنسی است!
[ترجمه ترگمان]vermouth سه پنس و براندی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. One shilling on Saturday and threepence for an evening were welcome additions to the family income.
[ترجمه گوگل]یک شیلینگ در روز شنبه و سه پنس برای یک شب به درآمد خانواده اضافه شد
[ترجمه ترگمان]یک شیلینگ در روز شنبه و سه پنس برای یک شب به درآمد خانواده افزوده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It saves me threepence on the fare that way.
[ترجمه گوگل]از این طریق سه پنی در کرایه صرفه جویی می کنم
[ترجمه ترگمان]این راه مرا بیش از سه پنس از این راه نجات می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A man got one and eightpence, and threepence allowed for beer.
[ترجمه گوگل]مردی یک و هشت پنی دریافت کرد و سه پنی مجاز برای آبجو بود
[ترجمه ترگمان]یک مرد یک و سه پنس دارد و سه پنس برای آبجو مجاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A Tale of Two Cities: threepence.
7. Each boy in turn plucks his threepence from the crown of a tall silk hat.
[ترجمه گوگل]هر پسر به نوبه خود سه پنس خود را از تاج یک کلاه ابریشمی بلند می کند
[ترجمه ترگمان]هر پسری سه پنس خود را از تاج یک کلاه ابریشمی بلند برمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Your Christmas dinner for threepence.
9. And one shilling threepence change.
10. In the end Meredith was forced to accept the threepence thrust into his palm.
[ترجمه گوگل]در نهایت مردیث مجبور شد ضربه سه پنسی را به کف دستش بپذیرد
[ترجمه ترگمان]سرانجام مردیت مجبور شد سه پنی را در کف دستش بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید