threateningly

جمله های نمونه

1. As he moved threateningly forward she shrank from him.
[ترجمه گوگل]همانطور که او با تهدید به جلو حرکت کرد، او از او دور شد
[ترجمه ترگمان]همان طور که با حالت تهدید آمیزی پیش می رفت خود را از او بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The dog growled at me threateningly.
[ترجمه گوگل]سگ با تهدید به من غر زد
[ترجمه ترگمان]سگ با حالتی تهدید آمیز به من غرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He stood in front of her threateningly, and she wondered just what he had in mind for her.
[ترجمه گوگل]تهدیدآمیز روبروی او ایستاد و او به این فکر کرد که چه چیزی برای او در نظر گرفته است
[ترجمه ترگمان]او در مقابل او با حالتی تهدید آمیز ایستاده بود و در این فکر بود که چه چیزی در ذهن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The whip cracked threateningly.
[ترجمه گوگل]شلاق به طرز تهدیدآمیزی ترکید
[ترجمه ترگمان]شلاق با حالتی تهدید آمیز به صدا در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He glared down at us threateningly, arms braced against the high wall, weapon plainly visible.
[ترجمه گوگل]او با نگاهی تهدیدآمیز به ما خیره شد، با دستانش به دیوار بلند چسبیده بود، سلاح به وضوح قابل مشاهده بود
[ترجمه ترگمان]او با حالتی تهدید آمیز به ما خیره شد، بازوانش را محکم به دیوار بلند تکیه داده بود، اسلحه به وضوح دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He glared at her threateningly.
[ترجمه گوگل]نگاهی تهدیدآمیز به او انداخت
[ترجمه ترگمان]با حالتی تهدیدآمیز به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Asshe shook his fist, and advanced threateningly.
[ترجمه گوگل]اشه مشتش را تکان داد و تهدیدآمیز پیش رفت
[ترجمه ترگمان]asshe مشتش را تکان داد و تهدید کنان پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As he moved threateningly forward she shrank ( back ) from him.
[ترجمه گوگل]همانطور که او به طور تهدیدآمیز به جلو حرکت می کرد، او از او دور شد
[ترجمه ترگمان]همان طور که با حالتی تهدید آمیز حرکت می کرد او خود را عقب کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The horses shifted, their iron hooves clattering threateningly on the pavement.
[ترجمه گوگل]اسب‌ها جابه‌جا شدند، سم‌های آهنی‌شان به‌طور تهدیدآمیز روی پیاده‌رو می‌تپید
[ترجمه ترگمان]اسب ها جا به جا کردند و صدای سم اسب هایشان را در پیاده رو به صدا در آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She runs at Pilly threateningly, but he eludes her, laughing.
[ترجمه گوگل]او با تهدید به پیلی می دود، اما او می خندد
[ترجمه ترگمان]او با حالتی تهدید آمیز از او می گریزد، اما از او اجتناب می کند، می خندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He turns on her threateningly.
[ترجمه گوگل]او را تهدیدآمیز می چرخاند
[ترجمه ترگمان]او با حالتی تهدید آمیز به او نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "This ain't no affair of yours, boy!" McClosky said threateningly.
[ترجمه گوگل]"این مال تو نیست پسر!" مک کلوسکی با تهدید گفت
[ترجمه ترگمان]این به تو ربطی نداره، پسر McClosky با حالتی تهدیدآمیز گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wimbledon's hard man ran across the pitch to point threateningly at Middlesbrough assistant manager John Pickering.
[ترجمه گوگل]مرد سرسخت ویمبلدون در سراسر زمین دوید تا به شکلی تهدیدآمیز به سمت جان پیکرینگ، دستیار سرمربی میدلزبرو اشاره کند
[ترجمه ترگمان]مرد سخت ویمبلدون، جان Pickering، را تهدید می کند که از این راه فرار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He wiped the blood from a gash on his forehead then waved the Walther P5 threateningly at the growing crowd of onlookers.
[ترجمه گوگل]او خون بریدگی روی پیشانی‌اش را پاک کرد و سپس Walther P5 را به‌طور تهدیدآمیز برای جمعیت فزاینده تماشاچیان تکان داد
[ترجمه ترگمان]خون را از زخم روی پیشانی اش پاک کرد و بعد، والتر پی را با حالتی تهدید آمیز به جمعیت growing که در حال رشد بود تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an intimidating manner, menacingly

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : threaten
✅️ اسم ( noun ) : threat
✅️ صفت ( adjective ) : threatening
✅️ قید ( adverb ) : threateningly
به طور تهدیدامیز

بپرس