threadlike

/ˈθredlaɪk//ˈθredlaɪk/

معنی: نخ مانند
معانی دیگر: ن  مانند

جمله های نمونه

1. Her mouth was a thread-like incision above almost a double chin.
[ترجمه گوگل]دهان او یک برش نخ مانند بالای یک چانه دوتایی بود
[ترجمه ترگمان]دهانش یک شکاف شبیه یک شکاف در بالای یک چانه اش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A long, threadlike appendage, especially a whiplike extension of certain cells or unicellular organisms that functions as an organ of locomotion.
[ترجمه گوگل]یک زائده نخ مانند، به ویژه یک امتداد شلاق مانند از سلول های خاص یا موجودات تک سلولی که به عنوان اندام حرکتی عمل می کند
[ترجمه ترگمان]یک ضمیمه threadlike به ویژه ضمیمه whiplike از سلول های خاص یا ارگانیسم های unicellular که به عنوان عضوی از حرکت حرکت عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Genes are spiraled, threadlike particles made of DNA ( deoxyribonucleic acid ).
[ترجمه گوگل]ژن ها ذرات مارپیچی و نخ مانندی هستند که از DNA (دئوکسی ریبونوکلئیک اسید) ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]ژن ها به صورت مارپیچ هستند، ذرات threadlike ساخته شده از DNA (deoxyribonucleic اسید)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On close inspection, the conglomeration of threadlike nanotubes resembles a helter-skelter unwoven fabric.
[ترجمه گوگل]در بازرسی دقیق، ترکیب نانولوله‌های نخ مانند شبیه پارچه‌های نابافته هیلتر-اسکلتی است
[ترجمه ترگمان]در بازرسی نزدیک، conglomeration نانولوله های threadlike شبیه به بافت unwoven درهم و برهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The cook is grinding the carrot into threadlike thing.
[ترجمه گوگل]آشپز در حال چرخ کردن هویج به شکل چیزی نخ مانند است
[ترجمه ترگمان]آشپز داره هویج رو داغون می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Serotonin neurons originate in the raphe nucleus, near the base of the brain and, with long, threadlike extensions known as axons reach more distant regions.
[ترجمه گوگل]نورون‌های سروتونین از هسته رافه، در نزدیکی قاعده مغز منشأ می‌گیرند و با امتدادهای نخ مانند طولانی که به نام آکسون‌ها شناخته می‌شوند، به مناطق دورتر می‌رسند
[ترجمه ترگمان]نورون های سروتونین در هسته raphe نزدیک پایه مغز قرار می گیرند و با پسوندهای قدیمی و threadlike شناخته شده به عنوان آکسون ها به مناطق دورتر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The technical conditions of dechroming and the preparation of the threadlike collagen fiber were studied.
[ترجمه گوگل]شرایط فنی کروم زدایی و تهیه فیبر کلاژن مانند نخ مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]شرایط فنی of و آماده سازی فیبر کلاژن threadlike مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The vegetative part of a fungus, consisting of a mass of branching, threadlike hyphae.
[ترجمه گوگل]قسمت رویشی قارچ که از توده ای از هیف های منشعب و نخی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]The گیاهی از قارچ، متشکل از توده ای از hyphae، threadlike hyphae
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. North American orchid having a solitary leaf and flowers with threadlike petals.
[ترجمه گوگل]ارکیده آمریکای شمالی دارای برگ و گل های منفرد با گلبرگ های نخ مانند
[ترجمه ترگمان]یک گل ارکیده طلایی آمریکای شمالی که یک برگ و گل با گلبرگ های گل threadlike داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نخ مانند (صفت)
string, filiform, threadlike, thready

تخصصی

[نساجی] نخ مانند - شبیه نخ
[پلیمر] نخ مانند

انگلیسی به انگلیسی

• very thin, fine, resembling a thread
resembling a thread, very thin like a thread

پیشنهاد کاربران

بپرس