1. dark hair threaded with silver
گیسوی سیاه دارای رشته های نقره فام
2. white marble threaded with blue and black lines
مرمر سفیدی که با خط های آبی و سیاه رگه دار شده است
3. a red tapesrey threaded with gold
فرشینه ی قرمز دارای نخ دوزی زرین (زربفت شده)
4. The girl threaded the needle for her mother.
[ترجمه ریحانه] دختر سوزن را برای مادرش نخ کشید|
[ترجمه گوگل]دختر سوزن را برای مادرش نخ کرد[ترجمه ترگمان]دختر سوزن را به سوی مادرش کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The wire threaded through small loops.
[ترجمه گوگل]سیم از طریق حلقه های کوچک عبور می کند
[ترجمه ترگمان]سیم از میان حلقه های کوچک رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیم از میان حلقه های کوچک رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The sari had gold strands threaded through the material.
[ترجمه گوگل]ساری دارای رشته های طلایی بود که از میان مواد عبور می کرد
[ترجمه ترگمان]ساری رشته های طلایی داشت که از میان مواد عبور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ساری رشته های طلایی داشت که از میان مواد عبور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She threaded her way through the crowded market place.
[ترجمه گوگل]او راه خود را در بازار شلوغ طی کرد
[ترجمه ترگمان]او راهش را از میان بازار شلوغ باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او راهش را از میان بازار شلوغ باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She threaded the shells together and wore them round her neck.
[ترجمه گوگل]صدف ها را به هم بست و دور گردنش انداخت
[ترجمه ترگمان]صدف ها را کنار هم جمع می کرد و دور گردنش می بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدف ها را کنار هم جمع می کرد و دور گردنش می بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We threaded through a network of back streets.
[ترجمه گوگل]ما از طریق شبکه ای از خیابان های پشتی عبور کردیم
[ترجمه ترگمان]ما از طریق شبکه ای از خیابان های پشتی راه رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما از طریق شبکه ای از خیابان های پشتی راه رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Tom threaded the rope through the safety harness.
[ترجمه گوگل]تام طناب را از بند ایمنی عبور داد
[ترجمه ترگمان]تام طناب را از مال بند بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تام طناب را از مال بند بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Sue threaded the glass beads onto a piece of heavy string.
[ترجمه گوگل]سو مهره های شیشه ای را روی یک تکه ریسمان سنگین نخ کرد
[ترجمه ترگمان]سو مهره های بلورین را روی یک تکه نخ سنگین گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سو مهره های بلورین را روی یک تکه نخ سنگین گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Slowly she threaded her way back through the moving mass of bodies.
[ترجمه گوگل]او به آرامی راه خود را از میان تودههای متحرک اجسام عبور داد
[ترجمه ترگمان]آهسته از میان توده متحرک اجساد به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آهسته از میان توده متحرک اجساد به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The waiters threaded between the crowded tables.
[ترجمه گوگل]پیشخدمت ها بین میزهای شلوغ رد شدند
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت ها میان میزه ای شلوغ راه می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت ها میان میزه ای شلوغ راه می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The yarn has to be threaded through the needle.
[ترجمه گوگل]نخ باید از طریق سوزن رد شود
[ترجمه ترگمان]نخ باید از طریق سوزن پیچ خورده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نخ باید از طریق سوزن پیچ خورده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A tiny wire is threaded through a vein to the heart.
[ترجمه گوگل]یک سیم کوچک از طریق یک رگ به قلب کشیده می شود
[ترجمه ترگمان]سیم نازکی از یک رگ به قلب کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیم نازکی از یک رگ به قلب کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید