thrash out


(با بحث و مذاکره ی دقیق و کامل) حل و فصل کردن، به توافق رسیدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to discuss vigorously until agreement is reached.

جمله های نمونه

1. They thrashed out all the problems at the meeting.
[ترجمه گوگل]آنها در این جلسه همه مشکلات را حل کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها تمام مشکلات را در جلسه حل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The foreign ministers have thrashed out a suitable compromise formula.
[ترجمه گوگل]وزرای خارجه یک فرمول سازش مناسب را سرکوب کرده اند
[ترجمه ترگمان]وزرای خارجه فرمول سازش مناسبی را به اجرا گذاشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her lawyers have been ruthless in thrashing out a divorce settlement.
[ترجمه گوگل]وکلای او در به هم زدن توافق طلاق بی رحم بوده اند
[ترجمه ترگمان]وکیلش توی یه توافقنامه طلاق بی رحم و سنگدل بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They have thrashed out a compromise formula acceptable to Moscow.
[ترجمه گوگل]آنها یک فرمول سازش قابل قبول برای مسکو را سرکوب کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک فرمول سازش قابل قبول برای مسکو را مورد ضرب و شتم قرار داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After much argument we thrashed out a plan.
[ترجمه گوگل]بعد از بحث و جدل زیاد، نقشه ای را به هم زدیم
[ترجمه ترگمان]بعد از این همه مشاجره ما یک نقشه کشیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We still have to get together and thrash out the details.
[ترجمه گوگل]ما هنوز باید دور هم جمع شویم و جزئیات را بررسی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما هنوز باید با هم جمع بشیم و جزئیات رو از بین ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The details have not been thrashed out yet.
[ترجمه گوگل]جزئیات هنوز مشخص نشده است
[ترجمه ترگمان]جزئیات آن هنوز پخش نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We thrashed out the following plan.
[ترجمه گوگل]ما طرح زیر را به هم زدیم
[ترجمه ترگمان]نقشه بعدی رو زدیم کنار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The idea was thrashed out at a lunch given by Kenneth Horne.
[ترجمه گوگل]این ایده در یک ناهار توسط کنت هورنای مطرح شد
[ترجمه ترگمان]این ایده در یک ناهار داده شده توسط کنت هورن از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Whether and how such efforts involve Boalt administration could now be thrashed out in court.
[ترجمه گوگل]این که آیا و چگونه چنین تلاش هایی شامل دولت بوالت می شود، اکنون می تواند در دادگاه رد شود
[ترجمه ترگمان]این که چگونه و چگونه چنین تلاش هایی شامل دولت Boalt می شود، اکنون می تواند در دادگاه مورد ضرب و شتم قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He tried to touch her again and this time she thrashed out wildly.
[ترجمه گوگل]دوباره سعی کرد او را لمس کند و این بار او به طرز وحشیانه ای به بیرون کوبید
[ترجمه ترگمان]سعی کرد دوباره به او دست بزند، و این بار وحشیانه له شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Commissioners will thrash out how much phone companies can charge their competitors for using their lines in various ways.
[ترجمه گوگل]کمیسیونرها میزان هزینه ای را که شرکت های تلفن می توانند از رقبای خود برای استفاده از خطوط خود به طرق مختلف دریافت کنند، محاسبه خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]Commissioners در مورد اینکه شرکت های تلفن تا چه حد می توانند رقبای خود را برای استفاده از خطوط خود به شیوه های مختلف شارژ کنند، سر و کار خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The details of a huge trade treaty are being thrashed out with Cairo.
[ترجمه گوگل]جزئیات یک معاهده تجاری بزرگ با قاهره در حال نابودی است
[ترجمه ترگمان]جزئیات یک معاهده تجاری بزرگ با قاهره در حال درهم کوبیدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Great issues of conscience are thrashed out in impassioned, eloquent language.
[ترجمه گوگل]مسائل بزرگ وجدان با زبانی پرشور و شیوا از بین می رود
[ترجمه ترگمان]مسائل بزرگ وجدان با زبان فصیح و فصیح درهم می آمیزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• consider well; make a decision after careful consideration

پیشنهاد کاربران

## **معنی و کاربرد**
**"thrash out"** یعنی **به بحث و گفت وگو پرداختن درباره موضوعی تا به توافق یا راه حل برسیم**.
این عبارت معمولاً زمانی به کار می رود که افراد می خواهند اختلاف نظر یا مشکلی را با صحبت کردن و بررسی دقیق حل کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
## **مثال ها**
1. **We need to thrash out the details of the contract before signing it. **
*ما باید جزئیات قرارداد را به دقت بررسی و درباره آن گفت وگو کنیم قبل از امضا کردن آن. *
2. **Let’s get together and thrash out our differences. **
*بیایید دور هم جمع شویم و اختلافاتمان را با گفت وگو حل کنیم. *
3. **The team spent hours thrashing out a plan for the project. **
*تیم ساعتها وقت صرف کرد تا برنامه ای برای پروژه با بحث و گفت وگو آماده کند. *
## **معادل های فارسی**
- **به بحث و گفت وگو پرداختن**
- **بررسی و حل کردن با گفت وگو**
- **بحث کردن تا رسیدن به توافق**
- **بررسی دقیق و حل اختلاف**

سنگها را وا کردن - کامل مورد بحث قرار دادن - حل و فصل کردن - حرف ناگفته باقی نگذاشتن

بپرس