1. The abdominal aorta is normally smaller than the thoracic aorta.
[ترجمه گوگل]آئورت شکمی معمولاً کوچکتر از آئورت سینه ای است
[ترجمه ترگمان]آئورت شکمی معمولا از آئورت پشتی کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Radiographs of the women's lateral thoracic and lumbar spine were taken in a standardised manner.
[ترجمه گوگل]رادیوگرافی از ستون فقرات قفسه سینه و کمری زنان به صورت استاندارد گرفته شد
[ترجمه ترگمان]حرکت مهره های قفسه سینه و کمری زنان به صورت استاندارد انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Large nodules may be detected by lateral thoracic radiography.
[ترجمه گوگل]ندول های بزرگ ممکن است با رادیوگرافی جانبی قفسه سینه شناسایی شوند
[ترجمه ترگمان]گره های بزرگ ممکن است توسط radiography قفسه سینه تشخیص داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Results There were no postoperative bronchopleural fistula and thoracic empyema in all patients. 55cases successfully sutured while 8 cases had air leakage in the stump.
[ترجمه گوگل]ResultsThere هیچ فیستول برونکوپلور بعد از عمل و آمپیم قفسه سینه در همه بیماران وجود دارد 55 مورد با موفقیت بخیه شدند و 8 مورد نشت هوا در استامپ داشتند
[ترجمه ترگمان]نتایج هیچ postoperative bronchopleural fistula و empyema قفسه سینه در همه بیماران وجود نداشت ۵۵ مورد با موفقیت انجام شد در حالی که ۸ مورد نشت هوا در the داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Result: A check-up-rate of cytodiagnosis in thoracic liquid was 4 46%.
[ترجمه گوگل]یافتهها: میزان بررسی سیتودیاگنوز در مایع قفسه سینه 4/46 درصد بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه: یک چک آپ cytodiagnosis در مایع قفسه سینه، ۴ تا ۴۶ درصد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A swing thoracic raw stratus, Juezi into bird meaning, looking at the distant rising Yunxia, clean up my mind, as far as the eye could track the dusk birds in intimacy in into bamboo.
[ترجمه گوگل]قفسه سینهای تاب میخورد، Juezi به معنی پرنده، نگاه کردن به Yunxia در حال طلوع دور، ذهنم را تمیز میکند، تا آنجا که چشم میتواند پرندگان غروب را در صمیمیت در بامبو دنبال کند
[ترجمه ترگمان]یک تاب از قفسه سینه خام، stratus به معنی پرنده، در حالی که به فاصله دور دست ها نگاه می کند، ذهنم را پاک می کند، تا جایی که چشم می تواند پرندگان شامگاه را با بامبو پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tube in the throat and upper thoracic cavity through which air passes in respiration.
[ترجمه گوگل]لوله ای در گلو و حفره فوقانی قفسه سینه که هوا در تنفس از آن عبور می کند
[ترجمه ترگمان]لوله در گلو و حفره قفسه سینه بالا که از طریق آن تنفس هوایی در تنفس انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Summary of Background Data. In children with thoracic insufficiency syndrome, expansion thoracoplasty of the constricted hemithorax improves respiratory function and controls scoliosis.
[ترجمه گوگل]خلاصه داده های پس زمینه در کودکان مبتلا به سندرم نارسایی قفسه سینه، توراکوپلاستی انبساطی همی توراکس منقبض عملکرد تنفسی را بهبود می بخشد و اسکولیوز را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]خلاصه داده های پس زمینه در کودکانی که مبتلا به نارسایی قلبی هستند، انبساط عضلات منقبض کننده، عملکرد تنفسی را بهبود می بخشد و scoliosis را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Objective: To provide anatomic basis of the thoracic posterior root for selective posterior rhizotomy (SPR).
[ترجمه گوگل]هدف: ارائه پایه آناتومیک ریشه خلفی قفسه سینه برای ریزوتومی انتخابی خلفی (SPR)
[ترجمه ترگمان]هدف: فراهم کردن اساس تشریحی از ریشه پشتی قفسه سینه برای rhizotomy خلفی پشتی (SPR)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The main bleeding source of thoracic hemorrhage was intercostal artery.
[ترجمه گوگل]منبع خونریزی اصلی خونریزی قفسه سینه شریان بین دنده ای بود
[ترجمه ترگمان]منبع خونریزی اصلی خونریزی قفسه سینه، رگ میان دنده ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It stimulated an interest in thoracic medicine, especially the surgical aspects in this field and for a couple of years he worked at a tuberculosis hospital in the United States.
[ترجمه گوگل]علاقه به طب قفسه سینه به ویژه جنبه های جراحی در این زمینه را برانگیخت و چند سالی در بیمارستان سل در ایالات متحده کار کرد
[ترجمه ترگمان]این رشته به ویژه جنبه های جراحی در این زمینه، به ویژه جنبه های جراحی در این زمینه را تحریک کرد و برای چند سال در بیمارستان سل در آمریکا کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Youthful carcasses will have cartilaginous caps on the thoracic vertebrae.
[ترجمه گوگل]لاشه های جوان دارای کلاهک های غضروفی بر روی مهره های قفسه سینه خواهند بود
[ترجمه ترگمان]لاشه Youthful caps غضروفی در مهره های قفسه سینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Results: 39 tumors were cervical, 11 were thoracic, and 10 were conus medullaris and filum ferminale.
[ترجمه گوگل]یافته ها: 39 تومور گردن رحم، 11 تومور قفسه سینه و 10 تومور مخروط مدولاریس و فیلوم فرمیناله بودند
[ترجمه ترگمان]نتایج: ۳۹ تومور به گردن رحم، ۱۱ تن در قفسه سینه و ۱۰ تن از آن ها conus medullaris و filum ferminale بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For example, it is absent in such diverse conditions as constipation, diabetes, multiple sclerosis, and thoracic spinal cord injuries.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در شرایط مختلفی مانند یبوست، دیابت، ام اس، و آسیب های نخاعی قفسه سینه وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، در چنین شرایط متنوعی مانند یبوست، دیابت، تصلب چند گانه و آسیب های طناب نخاعی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید