thistledown

/ˈθɪsldaʊn//ˈθɪsldaʊn/

پرز اطراف گل های خاربن یا ژاژ، پر خار و خاشاک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the fluffy, seed-carrying down on the mature flower head of a thistle.

جمله های نمونه

1. A thistledown floated into the bright phallus of the sunbeam and hovered over his face.
[ترجمه گوگل]یک قلاده خار در فالوس درخشان پرتو خورشید شناور شد و روی صورتش معلق بود
[ترجمه ترگمان]به سفیدی خورشید می درخشید و بر چهره او موج می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He blew a bit of thistledown from the still-wet surface of his picture.
[ترجمه گوگل]او کمی خار را از سطح هنوز خیس عکسش بیرون زد
[ترجمه ترگمان]او کمی دورتر از سطح خیس تصویر خود را فوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It comes without a whisper, quiet as thistledown, brushing the corner of a hillside garden.
[ترجمه گوگل]بدون زمزمه می آید، آرام مانند خار، گوشه باغی در دامنه تپه را برس می کشد
[ترجمه ترگمان]بی آنکه آهسته باشند، به سفیدی برف بودند و گوشه یک باغ دامنه کوه را شانه می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Still talking, their words tumbling like thistledown on the hot butterflied silence.
[ترجمه گوگل]هنوز صحبت می کنند، کلماتشان مثل خار روی سکوت پروانه ای داغ می چرخد
[ترجمه ترگمان]همچنان به سفیدی برف بودند، گویی به سفیدی برف بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It comes without a whisper, quiet as thistledown, brushing the comer of a hillside garden.
[ترجمه گوگل]بدون هیچ زمزمه ای می آید، آرام مانند خار خار، و به باغی در دامنه تپه می پردازد
[ترجمه ترگمان]بی آنکه آهسته باشند به سفیدی برف بودند، به سفیدی برف بودند و گوشه یک باغ دامنه کوه را شانه می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was no lightweight,[sentence dictionary] yet he had lifted her as though she were thistledown.
[ترجمه گوگل]او سبک وزن نبود، [فرهنگ جملات] با این حال او را بلند کرده بود که انگار خار خاردار شده بود
[ترجمه ترگمان]او هیچ کم نداشت، با این حال او را چنان بلند کرده بود که گویی به سفیدی سفیدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It makes mock of your sound senses, and lays them in thistledown like fragile vessels.
[ترجمه گوگل]حواس صوتی شما را مسخره می کند و آنها را مانند رگ های شکننده در خار می گذارد
[ترجمه ترگمان]این کار به مسخره کردن حس های قوی شما کمک می کند و آن ها را در thistledown مثل رگ های شکننده قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It creeps in on a misty dawn and vanishes in the hot afternoon. It tiptoes through the treetops, rouging a few leaves, then rides a tuft of thistledown across the valley and away.
[ترجمه گوگل]در یک سحر مه آلود می خزد و در بعد از ظهر گرم ناپدید می شود از میان نوک پاها می‌گذرد و چند برگ را می‌چرخاند، سپس با سواری بر یک دسته خار در سراسر دره می‌رود و دور می‌شود
[ترجمه ترگمان]هوا مه آلود و مه آلود به نظر می رسد و بعد از ظهر داغ ناپدید می شود نوک پا از نوک درختان گذشت و چند برگ درخت از آن عبور کرد، سپس یک دسته از آن ها را در آن سوی دره رها کرد و از آن دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mrs. tittlemouse went on her way to a distant storeroom, to fetch cherry stones and thistledown seed for dinner.
[ترجمه گوگل]خانم موش به سمت انباری دور رفت تا برای شام سنگ گیلاس و دانه خاردار بیاورد
[ترجمه ترگمان]خانم tittlemouse راه خود را به یک انبار بسیار دور انداخت تا سنگ cherry و سبزی سفیدی برای شام بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It tiptoes through the treetops, rouging a few leaves, then rides a tuft of thistledown across the valley and away.
[ترجمه گوگل]از میان نوک پاها می‌گذرد و چند برگ را می‌چرخاند، سپس با سواری بر یک دسته خار در سراسر دره می‌رود و دور می‌شود
[ترجمه ترگمان]نوک پاهایش از نوک درختان بالا می رود و چند برگ از برگ ها را پاک می کند و بعد دسته ای از گیاهان را در سرتاسر دره می کشد و از آنجا دور می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• down attached to the ripe head of the thistle plant
thistledown is the soft, white hairs that are attached to the seeds of thistles. thistledown allows the seeds to be carried by the wind.

پیشنهاد کاربران

بپرس