thistle

/ˈθɪsl̩//ˈθɪsl̩/

معنی: خار، خاربن، خارخسک، بوته خار، باد اور، شوک مبارک
معانی دیگر: (گیاه شناسی) خاربن، ژاژ، انگنار، کنگر، خارمقدس (انواع بته های خار از جنس های onopordum و cirsium و cnicus - از خانواده ی composite به ویژه scotch thistel یا onopordum acanthium)، شوک، تاتاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: thistly (adj.)
• : تعریف: any of various plants with prickly leaves and showy heads of usu. purplish flowers.

جمله های نمونه

1. Grasp the thistle firmly.
[ترجمه گوگل]خار را محکم بگیرید
[ترجمه ترگمان]Grasp را محکم بگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She sifted thistles through her thistle - sifter.
[ترجمه گوگل]او خارها را از طریق خار خود الک کرد - الک
[ترجمه ترگمان]او خار خار را از الک کننده الک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The thistle is the national emblem of Scotland.
[ترجمه گوگل]خار نشان ملی اسکاتلند است
[ترجمه ترگمان]کنگر وحشی نماد ملی اسکاتلند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The thistle is the emblem of Scotland.
[ترجمه گوگل]خار نشان اسکاتلند است
[ترجمه ترگمان]The نماد اسکاتلند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Creeping thistle, haunt of the charming meadow brown butterfly, can become a real pest if it gets a foothold.
[ترجمه گوگل]خار خزنده، محل سکونت پروانه های قهوه ای چمنزاری جذاب، اگر جای پایی پیدا کند، می تواند به یک آفت واقعی تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]پناه بر خدا، پناه بر یک پروانه قهوه ای فریبنده، اگر جای پای جای پا جای پایی داشته باشد، یک طاعون واقعی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Partick Thistle have signed Hearts' 31-year-old midfielder Ian Jardine as player-coach.
[ترجمه گوگل]پارتیک تیستل یان ژاردین، هافبک 31 ساله هارتز را به عنوان بازیکن و مربی به خدمت گرفت
[ترجمه ترگمان]Partick Thistle، ایان جاردین، هافبک ۳۱ ساله، را به عنوان مربی بازیکن امضا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thistle climbed back into the frame when Ray Farningham fired in a 20-yarder from Don McVicar's pass after 56 minutes.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ری فارنینگهام در فاصله 20 یاردی از پاس دان مک ویکار پس از 56 دقیقه شلیک کرد، تیسل دوباره به چارچوب صعود کرد
[ترجمه ترگمان]Thistle پس از ۵۶ دقیقه از گذرگاه دون McVicar در فاصله ۲۰ متری از گذرگاه دون Farningham به داخل کادر رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A purple thistle sewn to the pocket of a school blazer.
[ترجمه گوگل]خار ارغوانی که به جیب کت و شلوار مدرسه دوخته شده است
[ترجمه ترگمان]یک بوته بنفش که به جیب کت مدرسه دوخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mount Charlotte Thistle announced its pre-tax profit down to £ 5 million from £2 1 million the previous six months.
[ترجمه گوگل]Mount Charlotte Thistle سود قبل از مالیات خود را از 21 میلیون پوند در شش ماه قبل به 5 میلیون پوند کاهش داد
[ترجمه ترگمان]کوه شارلوت Thistle اعلام کرد که از ۶ میلیون پوند پیش از ۶ میلیون پوند از ۲ میلیون پوند سود خود را به ۵ میلیون پوند کاهش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The third is Royal Thistle a patterned tufted in 50% Wool 50% Polypropylene in colours.
[ترجمه گوگل]سومین خار مریم یک تافت طرح دار در رنگ های 50% پشم 50% پلی پروپیلن است
[ترجمه ترگمان]سومین مورد، رویال Thistle است که در حدود ۵۰ % تا ۵۰ % لباس پشمی در رنگ ها دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. New this Christmas are Whisky Thistle Truffles, each moulded into a thistle shape and filled with real whisky truffle centres.
[ترجمه گوگل]در این کریسمس، ترافل‌های ویسکی خار (Whiskey Thistle Truffles) جدید هستند، که هر کدام به شکل خار شکل گرفته و با مراکز واقعی ویسکی ترافل پر شده‌اند
[ترجمه ترگمان]این کریسمس جدید Whisky Thistle truffles است که هر کدام به شکل کنگر وحشی درآمده و مملو از مراکز واقعی ویسکی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Scotland's emblem is the thistle.
[ترجمه گوگل]نشان اسکاتلند خار است
[ترجمه ترگمان]نماد اسکاتلند کنگر وحشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Scotland's flower is the setose thistle flower, one kind of leaf belt punctures purple flower.
[ترجمه گوگل]گل اسکاتلند، گل خار مریم است، یک نوع کمربند برگ، گل بنفش را سوراخ می کند
[ترجمه ترگمان]گل اسکاتلند یک گل کنگر وحشی است، یک نوع شاخه برگ که گل ارغوانی را سوراخ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Milk Thistle is a unique herb which contains a natural compound called silymarin.
[ترجمه گوگل]خار مریم گیاهی منحصر به فرد است که حاوی ترکیبی طبیعی به نام سیلیمارین است
[ترجمه ترگمان]شیر Milk یک گیاه منحصر به فرد است که شامل یک ترکیب طبیعی به نام silymarin است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sister Susie sitting on a thistle.
[ترجمه گوگل]خواهر سوزی روی خار نشسته است
[ترجمه ترگمان] خواهر \"سوزی\" روی یه خار نشسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خار (اسم)
fluke, prickle, acicula, thorn, bur, thistle, bramble, quill, goad, prick, sting, barb, jag, teasel, teazle

خاربن (اسم)
thistle, bramble

خارخسک (اسم)
devil, thistle, shaitan

بوته خار (اسم)
thistle, thornbush

باد اور (اسم)
thistle

شوک مبارک (اسم)
thistle

تخصصی

[نساجی] خار - سوزن

انگلیسی به انگلیسی

• prickly plant, thorny plant
a thistle is a wild plant with prickly leaves and purple flowers.

پیشنهاد کاربران

کنگر وحشی
🔊 دوستان دقت کنید که تلفظ درست این کلمه {ثیسل} می باشد ( حرف t سایلنت است )
نوعی لوله آزمایش
Thistle یک نوع بوته خاردار با گلهای بنفش هست . از طرفی به کلیه گیاهانی که شبیه اون هستن هم اطلاق میشه . مثلا بوته های خار در بیابان
thistle tube : لوله موئینه ای

بپرس