thinnish


نسبتا نازک یا باریک یا رقیق، نسبتا لاغر

جمله های نمونه

1. But he had a thinnish face, with an aquiline nose and really black hair.
[ترجمه گوگل]اما او چهره ای لاغر داشت، با بینی آبی و موهای واقعاً مشکی
[ترجمه ترگمان]اما چهره لاغری داشت و بینی عقابی و موهای سیاه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was a thinnish fellow in his forties.
[ترجمه گوگل]او مردی لاغر و چهل ساله بود
[ترجمه ترگمان]او در چهل سالگی آدم لاغری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His new novel is tinged with thinnish humor.
[ترجمه گوگل]رمان جدید او مملو از طنز نازک است
[ترجمه ترگمان]رمان جدید او با طنز thinnish در آمیخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is a man of seventy-six, with a white beard, a frail frame, and a thinnish voice.
[ترجمه گوگل]او مردی هفتاد و شش ساله است، با ریش سفید، هیکلی ضعیف و صدایی نازک
[ترجمه ترگمان]او مرد هفتاد و شش است، با ریش سفید، یک قاب سفید، یک قاب نازک و یک صدای نسبتا باریک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Accordingly, consumer is buying the heat of the earth's interior special board when, want to choose thinnish as far as possible.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، مصرف کننده در حال خرید حرارت از تخته ویژه داخلی زمین است که می خواهد تا آنجا که ممکن است نازک را انتخاب کند
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، مصرف کنندگان در حال خرید گرمای عرشه ویژه داخلی زمین هستند که می خواهند thinnish را تا جایی که ممکن است انتخاب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For his own meals, he likes to make it with duck-bone broth and naniwa noodles, a type of high-quality thinnish udon that has been handcrafted in Japan's Akita Prefecture for over 300 years.
[ترجمه گوگل]برای وعده های غذایی خود، او دوست دارد آن را با آبگوشت استخوان اردک و رشته فرنگی نانیوا درست کند، نوعی ادون نازک با کیفیت بالا که بیش از 300 سال است در استان آکیتا ژاپن ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]او برای وعده های خود، دوست دارد آن را با سوپ جوجه اردک و نودل های naniwa درست کند که نوعی کیفیت عالی است که در استان Akita ژاپن بیش از ۳۰۰ سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس