think poorly of

جمله های نمونه

1. Those who think poorly of themselves have a hard time finding solutions to problems.
[ترجمه گوگل]کسانی که در مورد خود بد فکر می کنند، در یافتن راه حل برای مشکلات مشکل دارند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که به تنهایی فکر می کنند زمان سختی برای یافتن راه حل مشکل دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's not uncommon for people who think poorly of their bodies to have problems in other areas of their lives, including sexuality, careers and relationships.
[ترجمه گوگل]برای افرادی که به بدن خود بد فکر می کنند غیرمعمول نیست که در سایر زمینه های زندگی خود از جمله جنسیت، شغل و روابط دچار مشکل شوند
[ترجمه ترگمان]برای افرادی که در مناطق دیگر زندگی خود، از جمله روابط جنسی، شغل و روابط ضعیف فکر می کنند، غیرمعمول نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They thought that people would think poorly of them.
[ترجمه گوگل]آنها فکر می کردند که مردم در مورد آنها بد فکر می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها فکر می کردند که مردم به طور ضعیفی از آن ها فکر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. People with healthy self-esteem are more likely to achieve success than those who think poorly of themselves.
[ترجمه گوگل]احتمال موفقیت افراد با عزت نفس سالم بیشتر از کسانی است که نسبت به خود بد فکر می کنند
[ترجمه ترگمان]افرادی که اعتماد به نفس سالم دارند، به احتمال زیاد به موفقیت دست می یابند تا آن هایی که خودشان به تنهایی فکر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A survey of 257 academicians of Chinese Academy of Science and Chinese Academy of Engineering shows that they think highly of the impact of mass media but think poorly of its credibility.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی از 257 دانشگاهیان آکادمی علوم چین و آکادمی مهندسی چین نشان می دهد که آنها به تأثیر رسانه های جمعی بسیار فکر می کنند، اما به اعتبار آن ضعیف فکر می کنند
[ترجمه ترگمان]بررسی ۲۵۷ عضو آکادمی علوم چین و آکادمی علوم چین نشان می دهد که آن ها به شدت بر تاثیر رسانه های جمعی فکر می کنند اما به اعتبار آن فکر نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• have a bad opinion of, think badly of -

پیشنهاد کاربران

بپرس