think aloud

جمله های نمونه

1. " What's to be done?'she thought aloud.
[ترجمه گوگل]او با صدای بلند فکر کرد: "چه باید کرد؟"
[ترجمه ترگمان]چه کاری باید انجام بشه؟ با صدای بلند فکر کرد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Oh, sorry. I was thinking aloud.
[ترجمه اسماعیل] اوه ببخشید، داشتم افکارم را به زبان می آوردم
|
[ترجمه گوگل]اوه ببخشید با صدای بلند فکر می کردم
[ترجمه ترگمان]اوه، ببخشید با صدای بلند فکر می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I was thinking aloud.
[ترجمه گوگل]با صدای بلند فکر می کردم
[ترجمه ترگمان]با صدای بلند فکر می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Am I not to think aloud in your presence?
[ترجمه گوگل]آیا من در حضور شما با صدای بلند فکر نکنم؟
[ترجمه ترگمان]آیا در حضور شما با صدای بلند فکر نمی کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He did not attempt to formulate his ideas in finished form; he thought aloud so one could hear the brain tick.
[ترجمه گوگل]او سعی نکرد ایده های خود را به شکل تمام شده فرموله کند او با صدای بلند فکر کرد تا بتوان صدای تیک مغزی را شنید
[ترجمه ترگمان]او سعی نکرد افکارش را به صورت کامل بیان کند، و با صدای بلند فکر کرد که صدای تیک تیک عصبی را می شنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This often took place in the pub and involved thinking aloud.
[ترجمه گوگل]این اغلب در میخانه اتفاق می افتاد و شامل فکر کردن با صدای بلند بود
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات در میخانه جای می گرفت و با صدای بلند فکر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She began to think aloud as she always did when I was with her.
[ترجمه گوگل]مثل همیشه وقتی با او بودم با صدای بلند فکر می کرد
[ترجمه ترگمان]شروع کرد به فکر کردن با صدای بلند مانند همیشه وقتی که من با او بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At one juncture he found himself thinking aloud.
[ترجمه گوگل]در یک لحظه متوجه شد که با صدای بلند فکر می کند
[ترجمه ترگمان]در یک لحظه خود را با صدای بلند فکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After a while, you listen to yourself think aloud so you don't have to listen to the soliloquy next to you.
[ترجمه گوگل]بعد از مدتی به خود گوش می دهید با صدای بلند فکر کنید تا مجبور نباشید به تک گویی کنار خود گوش دهید
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی، تو به صدای بلند فکر می کنی، بنابراین لازم نیست به حرف زدن با من گوش کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. F2:(think aloud)The little friends of KAIFEN are so excellent, I'm going to talk about this to my child after back home.
[ترجمه گوگل]F2: (با صدای بلند فکر کنید) دوستان کوچک KAIFEN بسیار عالی هستند، من بعد از بازگشت به خانه در مورد این موضوع با فرزندم صحبت خواهم کرد
[ترجمه ترگمان](خنده بلند): (فکر کنید)دوستان کوچک of بسیار عالی هستند، من می خواهم بعد از بازگشت به خانه در مورد این موضوع با فرزندم صحبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At cxpartners we run both eye tracking and think aloud user testing.
[ترجمه گوگل]در cxpartners ما هم ردیابی چشم را اجرا می کنیم و هم تست کاربر را با صدای بلند فکر می کنیم
[ترجمه ترگمان]در cxpartners ما هر دو ردیابی چشمی را اجرا کرده و با صدای بلند در مورد آزمایش کاربر فکر می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Standard usability test in which the icons were shown to users as part of the full user interface and where the users were asked to "think aloud" as they used the system to perform set tasks.
[ترجمه گوگل]تست استاندارد قابلیت استفاده که در آن نمادها به عنوان بخشی از رابط کاربری کامل به کاربران نشان داده می‌شوند و در آن از کاربران خواسته می‌شود تا زمانی که از سیستم برای انجام وظایف تعیین‌شده استفاده می‌کنند «با صدای بلند فکر کنند»
[ترجمه ترگمان]تست قابلیت استفاده استاندارد که در آن شمایل ها به عنوان بخشی از رابط کاربری کامل به کاربران نشان داده شدند و از کاربران خواسته شد تا \"با صدای بلند فکر کنند\" و از این سیستم برای انجام وظایف معین استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Think aloud is great for deeper investigations with fewer participants and longer tests, going through a large site or a booking/payment process.
[ترجمه گوگل]با صدای بلند فکر کنید برای تحقیقات عمیق‌تر با شرکت‌کنندگان کمتر و آزمایش‌های طولانی‌تر، انجام یک سایت بزرگ یا فرآیند رزرو/پرداخت عالی است
[ترجمه ترگمان]به صدای بلند فکر کنید برای تحقیقات عمیق تر همراه با شرکت کنندگان و تست های طولانی تر، که از طریق یک سایت بزرگ و یا یک فرآیند پرداخت \/ پرداخت انجام می شود، عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Think aloud, interview, and questionnaire, were again used to collect data.
[ترجمه گوگل]با صدای بلند فکر کنید، مصاحبه و پرسشنامه دوباره برای جمع آوری داده ها استفاده شد
[ترجمه ترگمان]با صدای بلند فکر کنید، مصاحبه، و پرسشنامه، دوباره برای جمع آوری داده ها استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• reflect out loud by saying what you are thinking

پیشنهاد کاربران

تفکر با صدای بلند
بلند فکر کردن؛ یعنی چیز هایی که دارید فکر میکنید را بلند به زبان بیاورید
مثال: Mr. Johnson hadn't prepared a speech. He just stood there and thought out loud. It was a terrible presentation
آقای جانسون سخنرانی ای آماده نکرده بود، فقط آنجا ایستاد و بلند فکر میکرد ( هر آنچه به فکرش میرسید را بلند بیان میکرد ) . ارائه افتضاحی بود.
...
[مشاهده متن کامل]

با صدای بلند فکر کردن
فکرگویی

بپرس