اسم ( noun )• : تعریف: (chiefly British; informal) something for which the precise name is unknown or has been forgotten; thingamabob.
چیز (اسم)article, matter, object, thing, stuff, work, effects, res, nip, odds and ends, thingummy, widgetهمان (اسم)thingummyاسمش (اسم)thingummy
( شی ای که اسمش را نمی دانیم یا نمی خواهیم بگوییم ) ماسماسکوقتی اسم چیزی را به یاد نمی آورید یا در نوک زبانتان است مثلاً فلان چیز.+ عکس و لینک