thin skinned

/ˈθɪnˈskɪnd//θɪnskɪnd/

داری پوست نازک، نازک پوست، لطیف، دارای پوست نازک، پوست نازک، حساس، نازک نارنجی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having a thin skin.

(2) تعریف: easily hurt or offended by criticism, insults, or the like; touchy.
متضاد: thick-skinned
مشابه: ticklish, touchy

پیشنهاد کاربران

بپرس