thievery

/ˈθiːvəri//ˈθiːvəri/

معنی: سرقت، دزدی
معانی دیگر: دزدی، سرقت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: thieveries
• : تعریف: an act or the practice of theft; stealing.
مشابه: cheat, larceny, theft

جمله های نمونه

1. he was accused of receiving money in return for conniving with their thievery
او متهم شد که پول گرفته و در عوض دزدی های آنها را نادیده گرفته است.

2. While Norm professed dismay with his thievery, he always kept what Benjy brought him.
[ترجمه گوگل]در حالی که نورم از دزدی خود ابراز ناراحتی می کرد، او همیشه آنچه را که بنجی برای او آورده بود حفظ می کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که نورم حاکی از thievery دزدی بود، همیشه آنچه را که به ذهنش می رسید نگه می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is no evidence that the rifling and thievery of the files ever occurred.
[ترجمه گوگل]هیچ مدرکی دال بر وقوع تفنگ و سرقت پرونده ها وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ مدرکی وجود نداره که دزدی و دزدی پرونده تا حالا رخ داده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gambling, prostitution, thievery, and drug peddling became respected occupations, corrupting the next generation in childhood.
[ترجمه گوگل]قمار، فحشا، دزدی و فروش مواد مخدر به مشاغل مورد احترام تبدیل شدند و نسل بعدی را در دوران کودکی فاسد کردند
[ترجمه ترگمان]قماربازی، فحشا، دزدی، و فروش مواد مخدر به مشاغل مورد احترام تبدیل شد و نسل بعدی دوران کودکی را فاسد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She is the master of infiltration and thievery who never misses her target.
[ترجمه گوگل]او استاد نفوذ و دزدی است که هرگز هدف خود را از دست نمی دهد
[ترجمه ترگمان]اون استاد نفوذ و thievery که هیچ وقت هدفش رو از دست نمی ده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Birds from species not known for thievery don't show the same reburying behavior.
[ترجمه گوگل]پرندگان از گونه‌هایی که برای دزدی شناخته نشده‌اند، همان رفتار دفن مجدد را از خود نشان نمی‌دهند
[ترجمه ترگمان]پرندگانی از گونه هایی که به خاطر دزدی شناخته نمی شوند رفتار reburying را نشان نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mikhail: Don't try to justify your thievery with excuses!
[ترجمه گوگل]میخائیل: سعی نکنید دزدی خود را با بهانه توجیه کنید!
[ترجمه ترگمان]میخائیل: سعی نکن thievery را با بهانه توجیه کنی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He tried to justify his thievery with excuses.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد دزدی خود را با بهانه توجیه کند
[ترجمه ترگمان]می کوشید thievery را توجیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For penny-pinchers, the line between thrift and thievery turns out to be as tangled as a yard-sale yo-yo.
[ترجمه گوگل]برای پنی‌پینچرها، مرز بین صرفه‌جویی و دزدی به‌اندازه یک یویو درهم پیچیده است
[ترجمه ترگمان]برای پنی - pinchers، خط بین صرفه جویی و دزدی، تبدیل به یک حراج خونگی میشه - هی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The second time he did so, he was caught by the sorceress, who threatened to punish him for his thievery.
[ترجمه گوگل]بار دوم که این کار را کرد، توسط جادوگر گرفتار شد و او را به مجازات دزدی تهدید کرد
[ترجمه ترگمان]دومین دفعه که این کار را کرد، ساحره یک جادوگر دستگیر شد و تهدید کرد که او را به خاطر دزدی تنبیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Casual cattle stealers ran more risk than those involved in organized thievery.
[ترجمه گوگل]سارقان گاه به گاه گاو در مقایسه با دزدهای سازمان یافته در معرض خطر بیشتری قرار داشتند
[ترجمه ترگمان]stealers های Casual ریسک بیشتری نسبت به کسانی داشتند که در دزدی سازمان یافته دخالت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I would not want to see such a precious innocent thing swayed to thievery.
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم ببینم که چنین چیز بیگناه گرانبهایی به سمت دزدی تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]دلم نمی خواست این موجود معصوم و معصوم را ببینم که به دزدی دچار می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cutting off a person's hand is a harsh punishment for thievery.
[ترجمه گوگل]بریدن دست یک نفر مجازات سختی برای دزدی است
[ترجمه ترگمان]بریدن دست یک فرد، مجازات سختی برای دزدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرقت (اسم)
steal, abduction, theft, robbery, stealing, larceny, thievery, lift, heist, housebreaking

دزدی (اسم)
filch, abstraction, theft, robbery, stealing, larceny, embezzlement, peculation, burglary, thievery, lift, nip, spoliation

انگلیسی به انگلیسی

• action of thieving

پیشنهاد کاربران

بپرس