thieve

/θiːv//θiːv/

معنی: دزدیدن، سرقت کردن، دزدی کردن
معانی دیگر: دزدیدن، دزدی کردن، سرقت کردن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to take the property of others without right; commit theft, esp. habitually.
مشابه: purloin, rob, steal

- The gang taught the boy how to thieve.
[ترجمه امیررضا حاتمی رضايی] این باند به پسر یاد داد که چطور دزدی کند.
|
[ترجمه گوگل] باند دزدی را به پسر یاد دادند
[ترجمه ترگمان] باند به پسر یاد داد که چطور باید این کار را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: thieves, thieving, thieved
مشتقات: thievingly (adv.)
• : تعریف: to take (the property of another) without right; steal; rob.
مشابه: plunder, purloin, steal

جمله های نمونه

1. When rogues (or thieves) fall out, honest men come by their own.
[ترجمه گوگل]وقتی سرکش ها (یا دزدها) به بیرون می افتند، مردان صادق خودشان می آیند
[ترجمه ترگمان]وقتی مردم شریف یا دزد از زمین بیرون می افتند، آدم های درستکار از راه خودشان می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Little thieves are hanged, but great ones escape.
[ترجمه گوگل]دزدهای کوچک به دار آویخته می شوند، اما بزرگان فرار می کنند
[ترجمه ترگمان]دزدان کوچک دار می زنند، اما خیلی بزرگ فرار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. War makes thieves, and peace hangs them.
[ترجمه گوگل]جنگ دزدها را می سازد و صلح آنها را به دار می آویزد
[ترجمه ترگمان]جنگ دزدها را می سازد و صلح آن ها را آویزان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All are not thieves that dogs bark at.
[ترجمه گوگل]همه دزد نیستند که سگ ها از آنها پارس کنند
[ترجمه ترگمان]همه دزد نیستند که سگ ها پارس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thieves and other criminals often consort together.
[ترجمه گوگل]دزدها و مجرمان دیگر اغلب با هم متحد می شوند
[ترجمه ترگمان]دزدان و سایر مجرمان اغلب با هم زن می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't tempt thieves by leaving valuables clearly visible.
[ترجمه گوگل]با گذاشتن اشیای قیمتی به وضوح، دزدان را وسوسه نکنید
[ترجمه ترگمان]با گذاشتن اشیا گران بها، دزدها را وسوسه نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A police clampdown on car thieves hit a snag when villains stole one of their cars.
[ترجمه گوگل]سرکوب پلیس با سارقان خودرو زمانی که شروران یکی از خودروهای آنها را دزدیدند به یک مانع برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]یه پلیس که سوار ماشین می شه به یه مانع برخورد می کنه وقتی که villains یکی از cars رو دزدیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The thieves divvied up the loot.
[ترجمه گوگل]دزدها غارت را تقسیم کردند
[ترجمه ترگمان]دزدها غنایم جنگی رو تقسیم کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thieves carried off the farmer's sheep during the night.
[ترجمه گوگل]سارقان گوسفندان کشاورز را در طول شب بردند
[ترجمه ترگمان]دزدان طول شب گوسفندان کشاورز را بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The thieves easily outran the policewoman who was chasing them.
[ترجمه گوگل]سارقان به راحتی از پلیسی که در تعقیب آنها بود پیشی گرفتند
[ترجمه ترگمان]دزدان به آسانی بر سر کسانی که دنبالشان می کردند پیشی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The thieves delivered the passengers of their money.
[ترجمه گوگل]سارقان پول خود را به مسافران تحویل دادند
[ترجمه ترگمان]دزدها the رو تحویل داده بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The thieves were caught in a police trap.
[ترجمه گوگل]سارقان در دام پلیس گرفتار شدند
[ترجمه ترگمان]دزدها تو تله پلیس گیر افتادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The thieves replaced the original painting with a copy.
[ترجمه گوگل]سارقان نقاشی اصلی را با یک کپی جایگزین کردند
[ترجمه ترگمان]دزدها نقاشی اصلی را با یک نسخه جایگزین کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the latest raid, thieves used his van to ram a police car.
[ترجمه گوگل]در آخرین حمله، سارقان با استفاده از وانت وی به خودروی پلیس حمله کردند
[ترجمه ترگمان]در آخرین یورش دزدان از ون او برای کوبیدن یک ماشین پلیس استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دزدیدن (فعل)
abduct, rob, steal, embezzle, despoil, filch, snaffle, peak, pick, prig, poach, picaroon, spoliate, rifle, thieve, purloin

سرقت کردن (فعل)
abduct, rob, steal, snaffle, commit larceny, commit theft, housebreak, lift, nobble, thieve

دزدی کردن (فعل)
heist, thieve

انگلیسی به انگلیسی

• steal

پیشنهاد کاربران

To steal things:
سرقت دزدیدن
to take by theft; steal
اگه دوست داشتید لایک کنید 🌸
پاکبان
دزد
میشه دزد
. . . . . . . . . . . . . .

بپرس