thicking off

پیشنهاد کاربران

عصبانی کردن یه نفر his father realy picked him off : پدرش واقعا اون رو عصبانی کرد
تیک زدن: مثلا یه لیستی داری و تو تیک میزنی که این کار رو انجام دادی

بپرس