صفت ( adjective )
حالات: thicker, thickest
حالات: thicker, thickest
• (1) تعریف: relatively great in the measure of the smallest dimension from one side to the opposite side.
• مترادف: fat
• متضاد: diaphanous, gauzy, sheer, thin
• مشابه: big, broad, deep, gross, stout, wide
• مترادف: fat
• متضاد: diaphanous, gauzy, sheer, thin
• مشابه: big, broad, deep, gross, stout, wide
- a long, thick snake
[ترجمه Skh] یک مار بلند و ضخیم|
[ترجمه Zahra🪄] مار بلند و ضخیم|
[ترجمه Hi] یک مار دراز و ضخیم|
[ترجمه گوگل] یک مار بلند و ضخیم[ترجمه ترگمان] یک مار بلند و بلند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: measured across the smallest dimension.
• مترادف: deep
• مشابه: broad, wide
• مترادف: deep
• مشابه: broad, wide
- ice three inches thick
[ترجمه Morteza] یخی با سه اینچ ضخامت|
[ترجمه گوگل] یخ به ضخامت سه اینچ[ترجمه ترگمان] روی یخ سه اینچ ضخامت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: having particles or components situated very close to one other; dense.
• مترادف: dense
• متضاد: thin
• مشابه: close, compact, compressed, condensed, impenetrable, serried, turbid
• مترادف: dense
• متضاد: thin
• مشابه: close, compact, compressed, condensed, impenetrable, serried, turbid
- thick fog
- a thick forest
[ترجمه پريسا] یک جنگل انبوه|
[ترجمه گوگل] یک جنگل انبوه[ترجمه ترگمان] جنگل انبوهی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: of a viscous or heavy consistency.
• مترادف: gelatinous, viscid, viscous
• متضاد: thin, watery
• مشابه: glutinous, jellied, mucilaginous, ropy, stiff, syrupy, turbid
• مترادف: gelatinous, viscid, viscous
• متضاد: thin, watery
• مشابه: glutinous, jellied, mucilaginous, ropy, stiff, syrupy, turbid
- Molasses is quite thick.
[ترجمه فا] ملاس ( شیره چغندر قند ) کاملا غلیظ است|
[ترجمه گوگل] ملاس کاملا غلیظ است[ترجمه ترگمان] Molasses خیلی کلفت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (5) تعریف: pronounced; extreme.
• مترادف: conspicuous, distinct, pronounced
• متضاد: faint
• مشابه: decided, extreme, great, heavy, intense, strong
• مترادف: conspicuous, distinct, pronounced
• متضاد: faint
• مشابه: decided, extreme, great, heavy, intense, strong
- a thick Russian accent
• (6) تعریف: abounding in; covered with.
• مترادف: bristling, chock-full, full, rife, teeming
• متضاد: sparse
• مشابه: swarming
• مترادف: bristling, chock-full, full, rife, teeming
• متضاد: sparse
• مشابه: swarming
- shelves thick with dust
[ترجمه گوگل] قفسه های غلیظ با گرد و غبار
[ترجمه ترگمان] قفسه های پر از گرد و خاک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] قفسه های پر از گرد و خاک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (7) تعریف: hard to understand; indistinct.
• مترادف: indistinct
• متضاد: clear
• مشابه: guttural, hoarse, husky, inarticulate, muffled, throaty
• مترادف: indistinct
• متضاد: clear
• مشابه: guttural, hoarse, husky, inarticulate, muffled, throaty
- He had so much wine that his speech became thick.
[ترجمه گوگل] آنقدر شراب داشت که سخنش غلیظ شد
[ترجمه ترگمان] آن قدر شراب نوشیده بود که سخنانش کلفت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آن قدر شراب نوشیده بود که سخنانش کلفت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (8) تعریف: (informal) stupid; dull.
• مترادف: dull, lamebrained, obtuse, slow, stupid, thick-witted, unintelligent
• متضاد: clever
• مشابه: dense, simple
• مترادف: dull, lamebrained, obtuse, slow, stupid, thick-witted, unintelligent
• متضاد: clever
• مشابه: dense, simple
قید ( adverb )
حالات: thicker, thickest
حالات: thicker, thickest
• : تعریف: in a thick way; so as to be thick.
- Slice the bread thick.
[ترجمه گوگل] نان را ضخیم برش دهید
[ترجمه ترگمان] نون رو تیکه تیکه تیکه تیکه تیکه تیکه تیکه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] نون رو تیکه تیکه تیکه تیکه تیکه تیکه تیکه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: thickish (adj.), thickly (adv.)
مشتقات: thickish (adj.), thickly (adv.)
• : تعریف: the thickest or most intense part.
• مشابه: center, middle
• مشابه: center, middle
- the thick of the brawl
[ترجمه گوگل] ضخامت نزاع
[ترجمه ترگمان] از میان آن همه دعوا و جدال،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] از میان آن همه دعوا و جدال،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید