thesis

/ˈθiːsəs//ˈθiːsɪs/

معنی: قضیه، پایان نامه، رساله دکتری، ضرب قوی
معانی دیگر: تز، رساله، بر نهاد، برنهشت، نهشته، اصل، فرض

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: theses
(1) تعریف: a statement or proposition put forward and supported by proof or argument.
مترادف: exposition, premise, proposition
مشابه: argument, hypothesis, statement, theorem, theory

- It's an interesting thesis, but you haven't provided enough evidence to convince me of its validity.
[ترجمه گوگل] این یک پایان نامه جالب است، اما شما شواهد کافی برای متقاعد کردن من به اعتبار آن ارائه نکرده اید
[ترجمه ترگمان] این یک تحقیق جالب است، اما شواهد کافی برای متقاعد کردن من از اعتبار آن ارائه نکرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Martin Luther put forward the thesis that one can achieve one's own salvation without the intermediary of a priest.
[ترجمه وحید] مارتین لوتر این ایده را پیش کشید که انسان می تواند بدون واسطه کشیش به رستگاری خود دست یابد
|
[ترجمه گوگل] مارتین لوتر این تز را مطرح کرد که می توان بدون واسطه کشیش به رستگاری خود دست یافت
[ترجمه ترگمان] مارتین لوتر این رساله را پیش کشید که انسان می تواند بدون واسطه کشیش به رستگاری خود دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an essay or dissertation, esp. one based on research or critical study, submitted as a requirement for an advanced academic degree.
مترادف: dissertation, treatise
مشابه: article, composition, discourse, essay, exposition, monograph, paper

- She's doing research for her Ph.D. thesis in political science.
[ترجمه گوگل] او در حال انجام تحقیقات برای Ph D پایان نامه در علوم سیاسی
[ترجمه ترگمان] او تحقیقات خود را برای پایان نامه دکتری خود در علوم سیاسی انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: the opening of a dialectical argument or process, followed by antithesis and resolved in synthesis.

(4) تعریف: the accented part of a musical measure; downbeat.
مشابه: accent, beat, downbeat

جمله های نمونه

1. a master's thesis
پایان نامه ی فوق لیسانس

2. the communist thesis about class struggle has been rejected by many thinkers
بسیاری از متفکران،بر نهشت کمونیست ها درباره ی مبارزه ی طبقاتی را رد کرده اند.

3. he plodded for six years until he finally finished his thesis
او شش سال لک لک کرد تا بالاخره تز خود را نوشت.

4. Cynthia's still working on her thesis.
[ترجمه گوگل]سینتیا هنوز روی پایان نامه خود کار می کند
[ترجمه ترگمان]سینتیا هنوز در پایان نامه خود مشغول به کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Donald's been given an extension to finish his thesis.
[ترجمه گوگل]به دونالد مهلت داده شد تا پایان نامه خود را به پایان برساند
[ترجمه ترگمان]دونالد کار خود را به پایان رساند تا پایان نامه خود را به پایان برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This thesis will need all your concentration.
[ترجمه گوگل]این پایان نامه به تمام تمرکز شما نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه به تمام تمرکز شما نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'm still doing research for my thesis.
[ترجمه گوگل]من هنوز در حال تحقیق برای پایان نامه ام هستم
[ترجمه ترگمان]من هنوز مشغول تحقیق در مورد پایان نامه خودم هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is no empirical evidence to support his thesis.
[ترجمه گوگل]هیچ مدرک تجربی برای حمایت از تز او وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ مدرک تجربی برای پشتیبانی از پایان نامه او وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Your thesis wouldn't get across if you used too many technical terms in it.
[ترجمه گوگل]اگر از اصطلاحات فنی بیش از حد در آن استفاده می کردید، پایان نامه شما قابل فهم نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر از واژه های فنی زیادی در این زمینه استفاده کردید، تز تان از آن دست نخواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His thesis is being finished off.
[ترجمه گوگل]پایان نامه او در حال اتمام است
[ترجمه ترگمان]پایان نامه او به پایان رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. How well does this thesis stand up to close examination?
[ترجمه گوگل]این پایان نامه چقدر در برابر بررسی دقیق مقاومت می کند؟
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه چگونه به بررسی دقیق نیاز دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He wrote his doctoral thesis on contemporary French literature.
[ترجمه گوگل]او تز دکترای خود را در مورد ادبیات معاصر فرانسه نوشت
[ترجمه ترگمان]او تز دکترای خود را درباره ادبیات معاصر فرانسه نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He's doing a doctoral thesis on the early works of Shostakovich.
[ترجمه گوگل]او در حال انجام پایان نامه دکترا در مورد آثار اولیه شوستاکوویچ است
[ترجمه ترگمان]پایان نامه دکترای خود را در زمینه کاره ای اولیه of انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Their main thesis was that war was inevitable.
[ترجمه گوگل]تز اصلی آنها این بود که جنگ اجتناب ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی آن ها این بود که جنگ اجتناب ناپذیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This thesis led to a radical reshaping of Labour policies.
[ترجمه گوگل]این تز منجر به تغییر شکل ریشه ای سیاست های کارگری شد
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه منجر به تغییر بنیادین سیاست های حزب کارگر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قضیه (اسم)
case, clause, proposition, theorem, thesis

پایان نامه (اسم)
dissertation, thesis

رساله دکتری (اسم)
thesis

ضرب قوی (اسم)
thesis

تخصصی

[ریاضیات] برنهاد، پایان نامه، فرض، رساله، تز

انگلیسی به انگلیسی

• hypothesis, proposition to be proven; dissertation, research paper written by a candidate for an academic degree
a thesis is an idea or theory expressed as a statement and discussed in a logical way.
a thesis is also a long piece of writing, based on original research, that is done as part of a university degree.

پیشنهاد کاربران

این کلمه معادل �پایان نامه� یا �تز� در زبان فارسی است . پایان نامه یک طرح پژوهشی است که دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد، تحت راهنمایی یک یا دو نفر از اعضای هیئت علمی، آن را پیاده سازی میکنند و نهایتاً در
...
[مشاهده متن کامل]
قالب یک گزارش علمی مفصل آن را به رأی تخصصی داوران می سپارند تا درصورت تایید، بخشی از واحد های چارت آموزشی دوره تحصیلی خود را پاس کنند.

"Thesis" به معنای یک عبارت یا یک جمله کلیدی است که مفهوم یا ایده اصلی یک متن یا یک نظریه را مشخص می کند. در اکثر موارد، "thesis" اصطلاحاً برای اظهار نظر یا ادعا اصلی در یک مقاله، یک پایان نامه، یک کتاب یا حتی یک سخنرانی استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مثلاً در یک پایان نامه، "thesis statement" جمله ای است که مفهوم عمده پایان نامه را خلاصه کرده و مسیر کلی بحث را مشخص می کند. این جمله می تواند یک توضیح، یک ادعا یا حتی یک سوال اصلی باشد که نویسنده قصد دارد آنرا اثبات یا بررسی کند.
یکی از ویژگی های مهم "thesis statement" این است که باید قطعی و مستند باشد تا خواننده بفهمد چه چیزی را نویسنده می خواهد القاء کند یا اثبات کند.
منبع:
- Purdue OWL ( Online Writing Lab ) .

A thesis is an idea that needs to be proved
مُدعا
دیدگاه
این یه لغت elementary هست به معنی نظریه ، تز
تِز
فرض قضیه
نهاده
برنهاده
نظریه یا ( عنوان پایان نامه )
فرضیه
an unproved statement put forward as a premise in an argument= thefreedictionary. com
به معنی فرض است ویا فرضیه است وبه معنی نظر یا نظریه نیست. فرضیه هنوز اثبات نشده ولی نظریه اثبات شده است . ولی theory به معنی هر دو است.
نظریه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس