thermopile

/ˈθɜːrməˌpaɪl//ˈθɜːməʊpaɪl/

معنی: پیل گرماسنج
معانی دیگر: پیل ترموالکتریک، زوج گرمایی برای تولید برق از گرما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a device consisting of a series of connected thermocouples, used to generate thermoelectric current or to measure very small changes in temperature.

جمله های نمونه

1. This paper described a novel thermopile detector for infrared horizon sensors.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک آشکارساز حرارتی جدید را برای حسگرهای افق مادون قرمز توصیف می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک یابنده thermopile جدید را برای سنسورهای افق مادون قرمز توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A new kind of annular thermopile sensor which consisted of 16 structure cells, 800 chromel - constantan thermocouples was developed.
[ترجمه گوگل]نوع جدیدی از سنسور ترموپیل حلقوی متشکل از 16 سلول ساختاری، 800 ترموکوپل کرومل - کنستانتان ساخته شد
[ترجمه ترگمان]نوع جدیدی از sensor حلقوی که متشکل از ۱۶ سلول ساختار، ۸۰۰ chromel - thermocouples می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thermopile IR detector is one of the first thermal IR imaging device that has been studied and applied.
[ترجمه گوگل]آشکارساز IR Thermopile یکی از اولین دستگاه های تصویربرداری IR حرارتی است که مورد مطالعه و استفاده قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]آشکارساز IR thermopile یکی از اولین دستگاه تصویربرداری حرارتی است که مورد بررسی و اعمال قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Through the experimental testing and analysis of a thermopile infrared sensor circuits, their shortcomings are found out and a more practical circuit is presented.
[ترجمه گوگل]از طریق آزمایش و تجزیه و تحلیل تجربی مدارهای حسگر مادون قرمز ترموپیل، کاستی‌های آن‌ها مشخص شده و مدار عملی‌تری ارائه می‌شود
[ترجمه ترگمان]از طریق آزمایش تجربی و تجزیه و تحلیل مدارهای سنسور مادون قرمز thermopile، کاستی های آن ها معلوم شد و مدار کاربردی بیشتری ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thermopile is usually a blackened thermal detector.
[ترجمه گوگل]Thermopile معمولا یک آشکارساز حرارتی سیاه شده است
[ترجمه ترگمان]thermopile معمولا یک آشکارساز حرارتی سیاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The liquid crystal chopper is applicable for a thermopile, a thermisterholometer, an infrared camera and so on.
[ترجمه گوگل]خردکن کریستال مایع برای ترموپیل، ترمیسترهولومتر، دوربین مادون قرمز و غیره قابل استفاده است
[ترجمه ترگمان]The بلور مایع برای یک thermopile، یک thermisterholometer، یک دوربین مادون قرمز و غیره قابل اجرا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. DNA sequences, expression of said DNA sequences, thermopile laccases coded by said DNA sequences and the use thereof.
[ترجمه گوگل]توالی‌های DNA، بیان توالی‌های DNA گفته شده، لاکازهای ترموپیل کد شده توسط توالی‌های DNA مذکور و استفاده از آن
[ترجمه ترگمان]دنباله های DNA، بیان توالی های DNA، thermopile laccases بوسیله توالی DNA و استفاده از آن کد گذاری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These thermocouples are connected electrically, forming an array of multiple thermocouples (thermopile). They are then sandwiched between two thin ceramic wafers.
[ترجمه گوگل]این ترموکوپل ها به صورت الکتریکی به هم متصل می شوند و مجموعه ای از ترموکوپل های متعدد (ترموپایل) را تشکیل می دهند سپس بین دو ویفر سرامیکی نازک قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]این thermocouples به صورت الکتریکی متصل شده اند و مجموعه ای از thermocouples چندگانه را تشکیل می دهند سپس آن ها بین دو تن از wafers سرامیک نازک قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to the principle of thermopile, and the three-dimensional loop wire laying is substituted by new-style plane wire laying.
[ترجمه گوگل]با توجه به اصل ترموپیل، و سیم‌کشی حلقه‌ای سه‌بعدی با سیم‌کشی به سبک جدید جایگزین می‌شود
[ترجمه ترگمان]با توجه به اصل thermopile، و یک سیم حلقه ای سه بعدی که قرار است با سیم ¬ های سیمی با سبک جدید جایگزین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper, taking thermopile infrared sensor as example, studies a modeling method of sensor with multiple-input and single-output, which bases on neural network.
[ترجمه گوگل]این مقاله، با در نظر گرفتن سنسور مادون قرمز ترموپیل به عنوان مثال، یک روش مدل‌سازی حسگر با چند ورودی و تک خروجی را مطالعه می‌کند که مبتنی بر شبکه عصبی است
[ترجمه ترگمان]این مقاله با استفاده از سنسور مادون قرمز thermopile یک روش مدل سازی سنسور با چندین ورودی و تک خروجی را مطالعه می کند که براساس شبکه عصبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sensors consist of a membrane with a thermopile on top of it.
[ترجمه گوگل]حسگرها از یک غشاء تشکیل شده اند که یک ترموپیل در بالای آن قرار دارد
[ترجمه ترگمان]سنسورها از غشا در بالای آن تشکیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This work constructs a stable base for the further research on the large scale array of the thermopile infrared sensor.
[ترجمه گوگل]این کار یک پایه پایدار برای تحقیقات بیشتر روی آرایه مقیاس بزرگ حسگر مادون قرمز ترموپایل ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]این کار یک پایگاه ثابت برای تحقیقات بیشتر در مورد آرایه مقیاس بزرگ سنسور مادون قرمز thermopile می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The refrigeration efficiency also has close relation to the voltage and current of the thermopile .
[ترجمه گوگل]راندمان تبرید نیز رابطه نزدیکی با ولتاژ و جریان ترموپیل دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین بازده خنک سازی نیز رابطه نزدیکی با ولتاژ و جریان of دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The bi-path substitution method is used and the vacuum thermopile of compensation type is chosen as a reference standard. All the measuring process is automatical.
[ترجمه گوگل]از روش جایگزینی دو مسیر استفاده شده و ترموپیل خلاء از نوع جبرانی به عنوان استاندارد مرجع انتخاب شده است تمام مراحل اندازه گیری به صورت خودکار انجام می شود
[ترجمه ترگمان]روش جایگزینی دو مسیر مورد استفاده قرار می گیرد و thermopile خلا نوع جبران به عنوان یک استاندارد مرجع انتخاب می شود تمام فرآیند اندازه گیری automatical است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیل گرماسنج (اسم)
thermopile

تخصصی

[برق و الکترونیک] ترموپیل گروهی از ترموکوپلها که وقتی به طوری سری متصل می شوند ولتاژ خروجی بالاتر و وقتی به طور موازی متصل می شوند، جریان خروجی بالاتری را تولید می کنند . از ان برای اندازه گیری دما یا انرژی تابشی، یا تبدیل انرِژی تابشی به توان الکتریکی استفاده می شود .

انگلیسی به انگلیسی

• instrument for measuring minute changes in temperature

پیشنهاد کاربران

بپرس