thermonuclear

/ˌθɜːmoʊˈnjuːklɪə//ˌθɜːməʊˈnjuːklɪə/

معنی: وابسته بدرجه حرارت هسته اتمی
معانی دیگر: (فیزیک) دما هسته ای، گرما هسته ای، حرارت اتمی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or resulting from the fusion of the nuclei of a gas at very high temperatures.

(2) تعریف: of or pertaining to weapons based on such fusion, or to warfare using such weapons.

جمله های نمونه

1. The 20-year cold war between them turned thermonuclear.
[ترجمه گوگل]جنگ سرد 20 ساله بین آنها تبدیل به گرما هسته ای شد
[ترجمه ترگمان]بعد از ۲۰ سال جنگ سرد بین آن ها thermonuclear هسته ای تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Work on controlled thermonuclear fusion proceeded secretly in both nations and in Britain.
[ترجمه گوگل]کار بر روی همجوشی هسته ای کنترل شده در هر دو کشور و در بریتانیا مخفیانه انجام شد
[ترجمه ترگمان]کار بر روی گداخت هسته ای کنترل شده، به طور مخفیانه در هر دو کشور و هم در بریتانیا ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This finding was incompatible with a simple thermonuclear origin.
[ترجمه گوگل]این یافته با منشا گرما هسته ای ساده ناسازگار بود
[ترجمه ترگمان]این یافته با یک منشا هسته ای ساده ناسازگار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The thermonuclear reactions of the sun energize the human body.
[ترجمه گوگل]واکنش های گرما هسته ای خورشید به بدن انسان انرژی می دهد
[ترجمه ترگمان]واکنش های هسته ای خورشید، بدن انسان را تقویت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. ITER(International Thermonuclear Experimental Reactor) is a planning international Tokamak reactor designed to demonstrate the feasibility of the full dimensions controlled nuclear fusion technology.
[ترجمه گوگل]ITER (رآکتور آزمایشی حرارتی بین‌المللی) یک راکتور بین‌المللی توکامک است که برای نشان دادن امکان‌سنجی فناوری همجوشی هسته‌ای کنترل‌شده با ابعاد کامل طراحی شده است
[ترجمه ترگمان](ایتر)(ایتر)یک رآکتور بین المللی planning است که برای نشان دادن امکان پذیر بودن ابعاد کامل فن آوری ترکیب هسته ای هسته ای طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thermonuclear reactions are, quite literally, nuclear burning.
[ترجمه گوگل]واکنش های گرما هسته ای به معنای واقعی کلمه سوزاندن هسته ای هستند
[ترجمه ترگمان]واکنش ها به طور کامل، به معنای سوختن هسته ای هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. (Probably controller thermonuclear reaction) Hunger slowly stops being a problem. Piloted spaceship to Venus deploys.
[ترجمه گوگل](احتمالاً واکنش گرما هسته ای کنترل کننده) گرسنگی به آرامی دیگر یک مشکل نیست فضاپیمای خلبانی به سمت زهره مستقر می شود
[ترجمه ترگمان](احتمالا کنترل کننده واکنش هسته ای (واکنش هسته ای)به کندی متوقف می شود سفینه فضایی سفینه فضایی برای مستقر شدن ونوس مستقر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The old thermonuclear mechanism is a special example of it.
[ترجمه گوگل]مکانیسم گرما هسته ای قدیمی نمونه خاصی از آن است
[ترجمه ترگمان]هسته اصلی هیدروژنی یک نمونه خاص از آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The construction of International Thermonuclear Experimental Reactor (ITER) makes a great effect on fusion materials research and development.
[ترجمه گوگل]ساخت راکتور آزمایشی حرارتی بین‌المللی (ITER) تأثیر زیادی بر تحقیق و توسعه مواد همجوشی دارد
[ترجمه ترگمان]ساخت رآکتور آزمایشی Thermonuclear بین المللی (ایتر)تاثیر زیادی بر تحقیقات و توسعه مواد شیمیایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A single thermonuclear bomb today has the destructive force of all the bombs and other explosives of World War II.
[ترجمه گوگل]یک بمب گرما هسته ای امروزی نیروی مخرب تمام بمب ها و سایر مواد منفجره جنگ جهانی دوم را دارد
[ترجمه ترگمان]یک بمب هیدروژنی تک هسته ای امروزه نیروی مخرب همه بمب ها و مواد منفجره دیگر جنگ جهانی دوم را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Creating a new energy source (probably a controlled thermonuclear reaction). Hunger is gradually being overcome. Launched a manned spacecraft to Venus.
[ترجمه گوگل]ایجاد یک منبع انرژی جدید (احتمالا یک واکنش حرارتی هسته ای کنترل شده) گرسنگی به تدریج غلبه می کند یک فضاپیمای سرنشین دار به سمت زهره پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]ایجاد یک منبع انرژی جدید (احتمالا یک واکنش هسته ای کنترل شده) گرسنگی بتدریج مغلوب می شود که یک سفینه فضایی را برای ونوس تاسیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A nuclear fusion is a thermonuclear reaction.
[ترجمه گوگل]همجوشی هسته ای یک واکنش گرما هسته ای است
[ترجمه ترگمان]واکنش هسته ای یک واکنش هسته ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The objective was to use a relatively small fission device to trigger-off a thermonuclear reaction of arbitrarily large yield.
[ترجمه گوگل]هدف این بود که از یک دستگاه شکافت نسبتا کوچک برای راه اندازی یک واکنش گرما هسته ای با تسلیم خودسرانه زیاد استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]هدف از این کار، استفاده از یک دستگاه نسبتا کوچک شکافت برای تریگر کردن یک واکنش هسته ای با یک بازده بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In all experiments on toroidal discharges neutrons have been observed in about the numbers to be expected if thermonuclear reactions were proceeding.
[ترجمه گوگل]در تمام آزمایش‌ها بر روی تخلیه‌های حلقوی، نوترون‌ها در حدود اعدادی مشاهده شده‌اند که در صورت ادامه واکنش‌های گرما هسته‌ای قابل انتظار است
[ترجمه ترگمان]در تمام آزمایش ها مربوط به تخلیه toroidal، نوترون ها در حدود مقادیری مشاهده شد که انتظار می رود که واکنش های هسته ای هسته ای ادامه داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. That turned out to be a mistake, Zeta's neutrons were not from thermonuclear fusion.
[ترجمه گوگل]معلوم شد که این یک اشتباه بوده است، نوترون های زتا از همجوشی گرما هسته ای نبوده اند
[ترجمه ترگمان]این اشتباه محض بود، زتا s از fusion thermonuclear نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته بدرجه حرارت هسته اتمی (صفت)
thermonuclear

تخصصی

[آب و خاک] گرماهسته ای

انگلیسی به انگلیسی

• includes a smelting nuclear reaction in hydrogen that is heated very strongly
a thermonuclear weapon or device is one which uses the high temperatures that are generated in nuclear fission to detonate it.
of nuclear fusion

پیشنهاد کاربران

📋 دوستان در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم therm ( به صورت thermo هم نوشته می شود )
💢 در زبان انگلیسی از این ریشه به عنوان یک پیشوند استفاده می شود
📌 این ریشه، معادل "heat" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "heat" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 thermal: Pertaining to or caused by heat
🔘 thermometer: An instrument that measures heat
🔘 thermostat: A device that regulates heat levels in a system
🔘 thermodynamics: The study of energy laws, especially those governing heat
🔘 thermodynamic: Relating to the behavior of heat in physical systems
🔘 thermochemical: Concerning chemical reactions that involve heat
🔘 thermochemistry: The branch of chemistry that quantifies heat in reactions
🔘 thermos: An insulated container that retains heat
🔘 thermography: The imaging of surfaces based on emitted heat
🔘 thermocouple: A sensor that generates voltage from differences in heat
🔘 thermogenesis: The biological process of generating heat in organisms
🔘 thermogenic: Descriptive of something that produces or enhances heat
🔘 thermoelectric: Pertaining to converting heat directly into electricity
🔘 thermonuclear: Relating to nuclear reactions that release extreme heat
🔘 thermosphere: The atmospheric layer where heat from solar radiation is very high
🔘 thermocline: A layer in a fluid where heat changes rapidly with depth
🔘 thermoplastic: A plastic that becomes pliable when heat is applied
🔘 thermoplasticity: The property of a material to soften under heat
🔘 thermistor: A resistor whose resistance varies with heat
🔘 thermometry: The measurement or quantification of heat
🔘 thermionic: Relating to electron emission induced by heat
🔘 thermotaxis: Movement directed by gradients in heat
🔘 thermoluminescence: Light emission from a substance when exposed to heat
🔘 thermoconductivity: A material’s ability to conduct heat
🔘 thermoregulatory: Pertaining to the control or balance of heat in a system or organism
🔘 thermophile: An organism that thrives in high heat environments
🔘 thermophilic: Descriptive of organisms or processes that favor high heat
🔘 thermopile: A device composed of several thermocouples that converts heat into electrical energy
🔘 thermosyphon: A method of transferring heat through natural convection without a pump
🔘 thermoforming: A manufacturing process where heat is used to shape plastic materials

بمب هیدروژنی
وابسته به درجه حرارت هسته اتمی
وابسته به درجه حرارت هسته ی اتمی

بپرس