thermography


گرمانگاری، گرمانمایی، دمانگاری

جمله های نمونه

1. In recent years, the lock - in thermography technology has been increasingly used in NDT for surface defects.
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر، فناوری قفل ترموگرافی به طور فزاینده ای در NDT برای عیوب سطحی استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، استفاده از فن آوری دمانگاری مادون قرمز به طور فزاینده ای در NDT برای نقص های سطحی مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Infrared thermography ( IRT ) cameras can see what human eyes can't: heat.
[ترجمه گوگل]دوربین‌های ترموگرافی مادون قرمز (IRT) می‌توانند آنچه را که چشم انسان نمی‌تواند ببیند: گرما
[ترجمه ترگمان]دوربین های مادون قرمز (IRT)می توانند آنچه که چشم انسان نمی تواند مشاهده کند را مشاهده کنند: گرما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They also describe maintenance techniques such as thermography.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین تکنیک های تعمیر و نگهداری مانند ترموگرافی را توصیف می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین تکنیک های نگهداری مانند دمانگاری را توصیف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The infrared thermography was used to estimate the thermodynamic disfigurement in this article.
[ترجمه گوگل]در این مقاله از ترموگرافی مادون قرمز برای تخمین تغییر شکل ترمودینامیکی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]دمانگاری مادون قرمز برای تخمین the ترمودینامیک در این مقاله مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In particular, Lock - in thermography is more suitable to detect composite material structure.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، قفل در ترموگرافی برای تشخیص ساختار مواد مرکب مناسب تر است
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، قفل - در دمانگاری مادون قرمز برای تشخیص ساختار مواد کامپوزیت مناسب تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The application of infrared thermography is still at its seedtime in civil engineering.
[ترجمه گوگل]کاربرد ترموگرافی مادون قرمز هنوز در مهندسی عمران در مراحل اولیه خود قرار دارد
[ترجمه ترگمان]کاربرد دمانگاری مادون قرمز هنوز در seedtime در مهندسی عمران وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To evaluate the role of far - infrared thermography in the diagnostic function on disc herniation ( LDH ).
[ترجمه گوگل]ارزیابی نقش ترموگرافی مادون قرمز دور در عملکرد تشخیصی فتق دیسک (LDH)
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی نقش دمانگاری مادون قرمز در عملکرد تشخیصی بر روی دیسک (LDH)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Such as temperature survey, control, compensating, thermography and so on.
[ترجمه گوگل]مانند بررسی دما، کنترل، جبران، ترموگرافی و غیره
[ترجمه ترگمان]این قبیل بررسی دما، کنترل، جبران، thermography و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Applying IR thermography technique to concrete NDT is a new subject.
[ترجمه گوگل]استفاده از روش ترموگرافی IR برای NDT بتن موضوع جدیدی است
[ترجمه ترگمان]استفاده از روش thermography IR برای سازه های بتونی مشخص یک موضوع جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Electrophysics is a leading developer of advanced high performance infrared cameras, portable thermography systems and advanced night vision imaging solutions.
[ترجمه گوگل]Electrophysics یک توسعه دهنده پیشرو در دوربین های مادون قرمز پیشرفته با کارایی بالا، سیستم های حرارتی قابل حمل و راه حل های پیشرفته تصویربرداری دید در شب است
[ترجمه ترگمان]Electrophysics یک توسعه دهنده پیشرو از دوربین های مادون قرمز پیشرفته پیشرفته، سیستم های thermography قابل حمل و راه حل های تصویرسازی آیینه ای پیشرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective Diabetic small - microvascular disease and peripheral neuropathy were early diagnosed by the means of thermography.
[ترجمه گوگل]هدف: بیماری ریز عروقی دیابتی کوچک و نوروپاتی محیطی با استفاده از ترموگرافی زود تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]هدف: بیماری small - microvascular و ناخوشی محیطی، زود توسط وسیله of تشخیص داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A laboratory evaluation for detecting moisture in monolayer roof specimens without thermal insulation is presented by infrared thermography.
[ترجمه گوگل]یک ارزیابی آزمایشگاهی برای تشخیص رطوبت در نمونه های سقف تک لایه بدون عایق حرارتی توسط ترموگرافی مادون قرمز ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک ارزیابی آزمایشگاهی برای تشخیص رطوبت در نمونه های سقف تک لایه بدون عایق حرارتی توسط دمانگاری مادون قرمز ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In order to realize the defect depth measurement in the infrared thermal wave nondestructive evaluation, the pulse phase thermography was introduced.
[ترجمه گوگل]به منظور تحقق بخشیدن به اندازه‌گیری عمق نقص در ارزیابی غیرمخرب موج حرارتی مادون قرمز، ترموگرافی فاز پالس معرفی شد
[ترجمه ترگمان]به منظور تحقق دقیق اندازه گیری عمق در امواج حرارتی مادون قرمز، دمانگاری فاز پالس معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This addressability and reliability allow Kodak to apply a clear dry ink in sufficient quantity to form a relief image, up to 28 micron height—rivalling thermography.
[ترجمه گوگل]این آدرس‌پذیری و قابلیت اطمینان به کداک اجازه می‌دهد تا یک جوهر خشک شفاف را به مقدار کافی برای ایجاد یک تصویر برجسته، تا ارتفاع 28 میکرون، رقیب ترموگرافی، اعمال کند
[ترجمه ترگمان]این قابلیت اطمینان و قابلیت اطمینان به Kodak اجازه می دهد تا یک جوهر خشک و روشن را در مقدار کافی برای ایجاد یک تصویر تسکین یافته تا ۲۸ \/ ۸ میکرون (rivalling thermography)اعمال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• printing process in which a plastic dust is applied to wet ink and then heated to create the appearance of embossing (printing); technique for measuring skin temperature (medicine)

پیشنهاد کاربران

thermography ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: دمانگاری
تعریف: روشی برای اندازه‏گیری و ثبت دما

بپرس