thermograph

/ˈθɜːrməɡræf//ˈθɜːməʊɡrɑːf/

معنی: گرمانما، گرماسنج خودکمار، دمانما
معانی دیگر: گرمانگار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a thermometer containing an infrared camera that automatically records the temperature it measures.

جمله های نمونه

1. He invented thermograph and uncomplicated telescope and microscope.
[ترجمه گوگل]او ترموگراف و تلسکوپ و میکروسکوپ بدون عارضه را اختراع کرد
[ترجمه ترگمان]او thermograph اختراع کرد و تلسکوپ و تلسکوپ پیچیده را اختراع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective:To explore the value of thermograph in breast cancer diagnosis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ارزش ترموگراف در تشخیص سرطان پستان
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ارزش of در تشخیص سرطان پستان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective: To investigate the relationship between infrared thermograph and syndrome types of traditional Chinese medicine (TCM) in lumbar intervertebral disc herniation (LIDH).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه بین ترموگراف مادون قرمز و انواع سندرم طب سنتی چینی (TCM) در فتق دیسک بین مهره ای کمر (LIDH)
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بررسی رابطه بین انواع اشعه مادون قرمز و انواع سندروم های پزشکی سنتی چینی (TCM)در disc intervertebral (LIDH)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An analog experiment results of thermograph in Lab are summarized.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش آنالوگ ترموگراف در آزمایشگاه خلاصه شده است
[ترجمه ترگمان]یک آزمایش آنالوگ از thermograph در آزمایشگاه به طور خلاصه بیان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The result of thermograph series of material surface with bottom flat hole verifies the correct of the model. It proves that this approach has high practicality for engineering.
[ترجمه گوگل]نتیجه سری ترموگراف سطح مواد با سوراخ صاف پایینی صحت مدل را تأیید می کند این ثابت می کند که این رویکرد از کاربردی بودن بالایی برای مهندسی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]نتیجه یک سری از سطح مواد با حفره مسطح پایین صحیح مدل را تایید می کند این مساله ثابت می کند که این رویکرد کاربردی بالایی برای مهندسی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Temperature Track Record: thermograph to be used for record tracking.
[ترجمه گوگل]ثبت آهنگ دما: ترموگراف برای ردیابی رکورد استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]رکورد شیار دما: thermograph برای ردیابی سوابق استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We introduce a new method related to thermograph for analyzing ko in the context of a specific ko threat situation.
[ترجمه گوگل]ما یک روش جدید مربوط به ترموگراف را برای تجزیه و تحلیل ko در زمینه یک موقعیت تهدید ko خاص معرفی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما یک روش جدید مرتبط با thermograph را برای تجزیه و تحلیل کو در شرایط یک وضعیت تهدید از پوشش ویژه معرفی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion: Thermograph has an unmeasurable singularity in early diagnosis of breast cancer.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: ترموگراف در تشخیص زودهنگام سرطان پستان تکینگی غیرقابل اندازه گیری دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Thermograph یک تکین اساسی در تشخیص زودهنگام سرطان پستان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These methods are very useful for quantitative analysis to IR thermograph and can be promoted to manifold IR thermal imager system for image present and data deliver. . .
[ترجمه گوگل]این روش ها برای تجزیه و تحلیل کمی به ترموگراف IR بسیار مفید هستند و می توانند به سیستم تصویرگر حرارتی مادون قرمز منیفولد برای ارائه تصویر و ارائه داده ارتقاء یابند
[ترجمه ترگمان]این روش ها برای آنالیز کمی IR IR بسیار مفید هستند و می توان آن ها را به سیستم imager thermal IR برای ارائه تصویر و ارائه داده ها ارتقا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Our study reveals that the changes in the distributions of microvessels and breast thermoareas are associated with the anomaly of microcirculation of breast disease by means of breast thermograph.
[ترجمه گوگل]مطالعه ما نشان می‌دهد که تغییرات در توزیع رگ‌ها و ترمو نواحی پستان با ناهنجاری میکروسیرکولاسیون بیماری پستان با استفاده از ترموگراف پستان مرتبط است
[ترجمه ترگمان]مطالعه ما نشان می دهد که تغییرات در توزیع of و thermoareas سینه با ناهنجاری of از بیماری پستان به وسیله of پستان مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion:The detection of temperature reaction of dorsum pedal in senile DM patients with infrared thermograph is one of the accurate and non-invasive examinations for limb circulation.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: تشخیص واکنش دمایی پدال پشتی در بیماران مبتلا به دیابت سالمند با ترموگراف مادون قرمز یکی از معاینات دقیق و غیرتهاجمی برای گردش خون اندام است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تشخیص واکنش دما از پدال dorsum در بیماران تک DM مسن با thermograph مادون قرمز یکی از آزمایش ها دقیق و غیر تهاجمی برای گردش دست به دست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusion The detection of temperature reaction in limbs in patients with DLAO using infrared thermograph was one of the accurate and non-invasive examinations for limb circulation.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری تشخیص واکنش دما در اندام‌ها در بیماران مبتلا به DLAO با استفاده از ترموگراف مادون قرمز یکی از معاینات دقیق و غیرتهاجمی برای گردش خون اندام بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تشخیص واکنش دما در اندام ها در بیماران مبتلا به DLAO با استفاده از thermograph مادون قرمز یکی از آزمایش ها دقیق و غیر تهاجمی برای گردش دست در دست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is concluded that to survey the relative temperature of breast thermoarea and changes of breast mierovessls by means of breast thermograph is ane. . .
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری می‌شود که بررسی دمای نسبی ترمو ناحیه سینه و تغییرات میرووسسل‌های سینه با استفاده از ترموگراف سینه، آنی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری می شود که بررسی درجه حرارت نسبی سینه و تغییرات سینه به وسیله of پستان ane است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. According to usage environment, temperature measurement error of automatic thermograph was studied in different environment temperatures.
[ترجمه گوگل]با توجه به محیط کاربری، خطای اندازه‌گیری دما ترموگراف اتوماتیک در دماهای مختلف محیط بررسی شد
[ترجمه ترگمان]با توجه به محیط کاربرد، خطای اندازه گیری دما در thermograph اتوماتیک در دماهای مختلف محیط مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گرمانما (اسم)
thermometer, thermometre, thermograph

گرماسنج خودکمار (اسم)
thermograph

دمانما (اسم)
thermograph

تخصصی

[عمران و معماری] دمانگار
[برق و الکترونیک] گرمانگحار 1. ابزار سازنده تصویر مادون قرمز دور که عکس حرارتی را با پویش تصویر مادون قرمز دور از جسم یا صحنه ایجاد می کند. 2. ابزاری که دمای جو را حس و اندازه گیری و ثبت می کند .
[زمین شناسی] ترموگراف - در اندازه گیری درجه حرارت، از تغییر طول فلزات یا حجم مایعات و یا تغییر مقاومت الکتریکی هادی ها استفاده می شود که بعضی از دستگاه ها مقادیر اندازه گیری شده را ثبت نموده که دما نگار یا ترموگراف نامیده می شوند .
[پلیمر] دمانگاشت، دمانگار
[آب و خاک] دمانگار

انگلیسی به انگلیسی

• instrument for recording temperature variations (meteorology)

پیشنهاد کاربران

thermograph ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: دمانگار
تعریف: دماسنج خودکاری که دما را به طور پیوسته ثبت می‏کند

بپرس