thermocouple

/ˈθɜːrmoʊkʌpəl//ˈθɜːməʊˌkʌpl/

معنی: ترموکوپل، جفت گرمایی
معانی دیگر: (دستگاه سنجش حرارت) دما جفت، بندآور، الکتریسته وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a pair of dissimilar conductors, joined at two points to form a closed circuit, that produce a thermoelectric current when their junctions are maintained at different temperatures.

جمله های نمونه

1. Thermocouples are placed in the freshly poured concrete to measure the concrete temperature.
[ترجمه گوگل]ترموکوپل ها در بتن تازه ریخته شده برای اندازه گیری دمای بتن قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]thermocouples در بتن پاشیده شده برای اندازه گیری درجه حرارت بتن قرار داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The paper presents the thermocouple penetration assemblies of 10MW high temperature gas cooled reactor(HTR- .
[ترجمه گوگل]این مقاله مجموعه‌های نفوذ ترموکوپل راکتور 10 مگاواتی خنک‌شده با گاز با دمای بالا (HTR- ) را ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله the نفوذ ترموکوپل را در رآکتور سرد temperature ۱۰ مگاواتی نشان می دهد (HTR -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In this system, high precision thermocouple digital converter chip MAX6675 is adopted.
[ترجمه گوگل]در این سیستم، تراشه مبدل دیجیتال ترموکوپل با دقت بالا MAX6675 اتخاذ شده است
[ترجمه ترگمان]در این سیستم، MAX۶۶۷۵ مبدل دیجیتالی با دقت بالا مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A thermocouple is created when two dissimilar materials touch and the contact point produces a small open-circuit voltage as a function of temperature.
[ترجمه گوگل]یک ترموکوپل زمانی ایجاد می شود که دو ماده متفاوت با هم تماس داشته باشند و نقطه تماس یک ولتاژ مدار باز کوچک به عنوان تابعی از دما تولید کند
[ترجمه ترگمان]ترموکوپل در زمانی ایجاد می شود که دو ماده مشابه با هم تماس داشته باشند و نقطه تماس یک ولتاژ مدار باز کوچک را به عنوان تابعی از دما تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. According to work - tool thermocouple principle, the hobbing temperature in gear hobbing is researched.
[ترجمه گوگل]با توجه به اصل ترموکوپل کار - ابزار، دمای هوبینگ در هابینگ چرخ دنده بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]براساس اصل thermocouple ابزار کار، دمای hobbing در gear hobbing مورد تحقیق قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thermocouple tip must touch the end of the thermowell.
[ترجمه گوگل]نوک ترموکوپل باید انتهای ترموول را لمس کند
[ترجمه ترگمان]نوک thermocouple باید به آخر the برسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The thermocouple protects tube, Desulfurize mouth, Eliminate gas bat, and Eliminate gas professional business enterprise of correlated equipments.
[ترجمه گوگل]ترموکوپل از لوله محافظت می کند، دهان گوگرد زدایی می کند، خفاش گاز را از بین می برد و شرکت تجاری حرفه ای گاز تجهیزات مرتبط را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]ترموکوپل از لوله، دهان desulfurize، حذف چوب گاز، و حذف شرکت حرفه ای تجاری حرفه ای با تجهیزات هم بسته محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The thermocouple will often be damaged in the course of disassembly and assembly, and the testing expenses are very high, so some people often give up the calibration work of the thermocouple.
[ترجمه گوگل]ترموکوپل اغلب در حین جداسازی و مونتاژ آسیب می بیند و هزینه های تست بسیار زیاد است، بنابراین برخی از افراد اغلب کار کالیبراسیون ترموکوپل را رها می کنند
[ترجمه ترگمان]ترموکوپل معمولا در دوره جداسازی و مونتاژ آسیب خواهد دید، و هزینه های آزمایش بسیار بالا است، بنابراین برخی افراد اغلب کار کالیبراسیون ترموکوپل را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Every branch tube part is provided with a thermocouple.
[ترجمه گوگل]هر قسمت لوله شاخه با یک ترموکوپل ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]یک ترموکوپل با یک ترموکوپل تهیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The simplest version of the thermocouple gage consists of a resistance wire.
[ترجمه گوگل]ساده ترین نسخه گیج ترموکوپل از یک سیم مقاومت تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]ساده ترین نسخه ترموکوپل از یک سیم مقاومت تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thermocouple linearity varies, depending on thermocouple type and temperature range.
[ترجمه گوگل]خطی بودن ترموکوپل بسته به نوع ترموکوپل و محدوده دما متفاوت است
[ترجمه ترگمان]خطی بودن خطی بسته به نوع ترموکوپل و محدوده دمایی متغیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Industrial Supplies Stocks, Temperature Sensor, Thermocouple, Resistance Thermometer, Pyrometer [sentence dictionary], Rtd Industrial Supplies Stocks.
[ترجمه گوگل]انبارهای لوازم صنعتی، سنسور دما، ترموکوپل، دماسنج مقاومتی، پیرومتر [فرهنگ جملات]، سهام لوازم صنعتی Rtd
[ترجمه ترگمان]سهام تجهیزات صنعتی، حسگر دما، Thermocouple، مقاومت مقاومت، pyrometer [ فرهنگ لغت [ جمله ]، rtd منابع تجهیزات صنعتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Very long thermocouples are okay (even 100m), but if there is measurement stability issues or USB resets, ferrite beads can be added to the thermocouple wire close to the Phidget Temperature Sensor.
[ترجمه گوگل]ترموکوپل های بسیار بلند مشکلی ندارند (حتی 100 متر)، اما اگر مشکلات پایداری اندازه گیری یا تنظیم مجدد USB وجود داشته باشد، می توان دانه های فریت را به سیم ترموکوپل نزدیک به سنسور دمای Phidget اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]thermocouples بسیار طولانی خوب هستند (حتی ۱۰۰ متر)، اما اگر مسایل ثبات اندازه گیری یا ریست یواس بی وجود داشته باشد، دانه های فریت می توانند به سیم ترموکوپل نزدیک به سنسور حرارتی Phidget اضافه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The native thermocouple gauge tubes are in the most common used transducers for the gross and low vacuum measure and control in our country.
[ترجمه گوگل]لوله های گیج ترموکوپل بومی از رایج ترین مبدل های مورد استفاده برای اندازه گیری و کنترل خلاء ناخالص و کم در کشور ما هستند
[ترجمه ترگمان]The سنج بومی در شایع ترین مبدل های مورد استفاده برای اندازه گیری و کنترل خلا و کنترل خلا در کشور ما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A failure to relight suggests a blocked jet, which needs cleaning and adjusting, or a failed thermocouple which needs replacing.
[ترجمه گوگل]روشن نشدن مجدد نشان دهنده جت مسدود شده است که نیاز به تمیز کردن و تنظیم دارد یا ترموکوپل خراب که نیاز به تعویض دارد
[ترجمه ترگمان]یک شکست در relight نشان می دهد که یک جت مسدود کننده، که به تمیز کردن و تنظیم کردن نیاز دارد، یا یک ترموکوپل ناموفق که به تعویض نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترموکوپل (اسم)
thermocouple

جفت گرمایی (اسم)
thermocouple

تخصصی

[شیمی] زوج گرمایی، ترموکوپل
[عمران و معماری] ترموکوپل
[برق و الکترونیک] ترموکوپل قطعه ای که از دو رسانای ناهمجنس تشکیل شده که دو سر آنها ب یکدیگر جوش دادن شده است تا پیوندی را به وجود آورد . وقتی که این پیوند حرارت داده می شود، ولتاژ تولید شده در دو سر آن متناسب با افزایش دماست . از ترموکوپل برای اندازه گیری دما، در پیرومتر ترموالکتریک یا تبدیل انرژی تابشی به انرژی الکتریکی استفاده می شود. - ترموکوپل، جفت گرمایی
[مهندسی گاز] وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت

انگلیسی به انگلیسی

• thermoelectric couple for measuring differences in temperature (physics)

پیشنهاد کاربران

thermocouple ( فیزیک )
واژه مصوب: گرماجفت
تعریف: وسیله ای متشکل از دو رسانای فلزی متفاوت که از هر دو سر به هم وصل هستند و اختلاف دما در دو نقطۀ اتصال آنها به برقراری جریان الکتریکی در حلقۀ ایجادشده منجر می شود|||متـ . جفت گرماالکتریکی thermoelectric couple

بپرس