thermistor


معنی: مقاومت گرمایی، رزیستور برقی، الت مقاوم در مقابل برق
معانی دیگر: (دستگاه سنجش حرارت یاخته های بدن و نیروی مادون قرمز و میکروویو) ترمیستور، دما یاب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an electronic resistor made of solid semiconducting material, whose resistance increases with a decrease in temperature, and that is used to measure temperature variations in body cells, microwaves, or the like.

جمله های نمونه

1. Thermistor beads are also often used as the sensitive elements of resistance thermometers.
[ترجمه گوگل]دانه های ترمیستور نیز اغلب به عنوان عناصر حساس دماسنج های مقاومتی استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]دانه های Thermistor اغلب به عنوان عناصر حساس of مقاومت مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The failure rate of PTC (Positive Temperature Coefficient) thermistor increases with Curie Point (T_c) of determined PTC material.
[ترجمه گوگل]نرخ شکست ترمیستور PTC (ضریب دمای مثبت) با نقطه کوری (T_c) مواد PTC تعیین‌شده افزایش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]نرخ شکست رزیستور PTC (ضریب دمای مثبت)با نقطه کوری (T _ c)از متریال LNA تعیین شده افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Based on Negative Temperature Coefficient ( NTC ) Thermistor and AD μ C 84 designing a fine temperature measurement system.
[ترجمه گوگل]بر اساس ضریب دمای منفی (NTC) ترمیستور و AD μ C 84 طراحی یک سیستم اندازه گیری دمای خوب
[ترجمه ترگمان]براساس ضریب دمایی منفی (NTC)و بعد از میلاد مسیح ۸۴ یک سیستم اندازه گیری دمای مناسب را طراحی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A new logarithm linearization compensation method of thermistor without temperature drift is proposed in this paper.
[ترجمه گوگل]یک روش جبران خطی سازی لگاریتمی جدید ترمیستور بدون رانش دما در این مقاله پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]روش کمپنزاسیون خطی جدید لگاریتم اتلاف دما در این مقاله پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By assembling with thermistor clamper, the thermistor is very easy to replace, and the application range is widened.
[ترجمه گوگل]با مونتاژ با گیره ترمیستور، تعویض ترمیستور بسیار آسان است و دامنه کاربرد آن افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]با مونتاژ با thermistor clamper، جای رزیستور کاملا آسان است، و دامنه کاربرد عریض می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Positive temperature coefficient (PTC) thermistor and triple frequency harmonic filter can reduce zero sequence voltage when a nonlinear resistance is used to prevent ferroresonance.
[ترجمه گوگل]ترمیستور ضریب دمایی مثبت (PTC) و فیلتر هارمونیک فرکانس سه گانه می توانند ولتاژ توالی صفر را زمانی که از مقاومت غیرخطی برای جلوگیری از فرورزونانس استفاده می شود، کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک مقاومت غیر خطی برای جلوگیری از ferroresonance، یک فیلتر هارمونیک سه فرکانس مثبت و فیلتر هارمونیک سه فرکانس می تواند ولتاژ توالی صفر را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When the circuit breaks down next time, PTC Thermistor can enter the state of protection again.
[ترجمه گوگل]وقتی مدار دفعه بعد خراب شد، ترمیستور PTC می تواند دوباره وارد حالت حفاظت شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که مدار به مرحله بعدی برسد، شورای اولیا و مربیان می توانند دوباره وارد وضعیت حفاظت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A thermistor, type of temperature - to - resistance transducer, is able to transduce temperature into a continuous electrical signal.
[ترجمه گوگل]ترمیستور، نوع مبدل دما به مقاومت، قادر است دما را به یک سیگنال الکتریکی پیوسته تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]یک رزیستور، نوع از مبدل حرارتی به مقاومت، قادر به اضافه کردن دما به یک سیگنال الکتریکی پیوسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Meanwhile, PTC Thermistor is heated to above the Curie temperature, Rt heating temperature exceeding the switch temperature TSW and leaping to the state of high resistance too.
[ترجمه گوگل]در همین حال، ترمیستور PTC تا بالاتر از دمای کوری گرم می شود، دمای گرمایش Rt از دمای سوئیچ TSW بیشتر می شود و به حالت مقاومت بالا نیز می جهد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، شورای اولیا برای بالا بردن دمای کوری گرم می شود و دمای حرارت دادن بیش از حد دمای سوییچ و پریدن به حالت مقاومت بالا نیز بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. AimTo heating method present by thermistor ( HMT ) to change stress in welding seam of press pipeline.
[ترجمه گوگل]روش گرمایش AimTo ارائه شده توسط ترمیستور (HMT) برای تغییر تنش در درز جوشکاری خط لوله پرس
[ترجمه ترگمان]روش گرمایش AimTo به وسیله رزیستور (HMT)جهت تغییر فشار در درز خط لوله فشار قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thermistors and thermistor protection relays shall be fitted to all motor starters above 75 kW.
[ترجمه گوگل]ترمیستورها و رله‌های حفاظتی ترمیستور باید برای تمام استارت‌های موتور بالای 75 کیلو وات نصب شوند
[ترجمه ترگمان]رله های حفاظت از رزیستور و رزیستور باید برای همه starters موتوری بالاتر از ۷۵ کیلووات نصب شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The nonlinear characteristic of thermistor results low accuracy in temperature measurement.
[ترجمه گوگل]مشخصه غیر خطی ترمیستور باعث دقت پایین در اندازه گیری دما می شود
[ترجمه ترگمان]مشخصه غیر خطی رزیستور دارای دقت پایین در اندازه گیری دما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is necessary to renew the defective thermistor. There is no other way but renewing it.
[ترجمه گوگل]لازم است ترمیستور معیوب را تجدید کنید راهی جز تجدید آن نیست
[ترجمه ترگمان]تجدید رزیستور معیوب لازم است هیچ راه دیگری جز تجدید آن وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The device first transcribes the thermistor value variation, which makes it easy to call up the super-cooling point and thermistor value at any time.
[ترجمه گوگل]دستگاه ابتدا تغییر مقدار ترمیستور را رونویسی می کند، که فراخوانی نقطه فوق العاده خنک کننده و مقدار ترمیستور را در هر زمان آسان می کند
[ترجمه ترگمان]این دستگاه برای اولین بار با تغییر مقدار رزیستور مطابقت دارد، که باعث می شود به راحتی در هر زمان، نقطه خنک کننده و ارزش رزیستور را فراخوانی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. When an imperfect contact between two devices - for example between the thermistor sensor and the A-to-D converter port - occurs, the detected temperature may become like this pattern, as shown here.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک تماس ناقص بین دو دستگاه - به عنوان مثال بین سنسور ترمیستور و پورت مبدل A-to-D - رخ می دهد، دمای شناسایی شده ممکن است مانند این الگو شود، همانطور که در اینجا نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک تماس ناقص بین دو دستگاه - برای مثال بین سنسور رزیستور و دهانه مبدل A به D - رخ می دهد، دمای شناسایی شده ممکن است مثل این الگو باشد، همانطور که در اینجا نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مقاومت گرمایی (اسم)
thermistor

رزیستور برقی (اسم)
thermistor

الت مقاوم در مقابل برق (اسم)
thermistor

تخصصی

[برق و الکترونیک] عنصر مقاومت حرارتی، ترمیستور
[آب و خاک] گرمایسته

انگلیسی به انگلیسی

• resistor that is sensitive to heat (electronics)

پیشنهاد کاربران

بپرس