thermally

جمله های نمونه

1. Laps are thermally fused using specially developed welding machinery and all installations are carried out by trained technicians.
[ترجمه گوگل]لپ ها با استفاده از ماشین آلات جوشکاری توسعه یافته به صورت حرارتی ذوب می شوند و کلیه نصب ها توسط تکنسین های آموزش دیده انجام می شود
[ترجمه ترگمان]laps با استفاده از ماشین آلات جوشکاری توسعه یافته به طور حرارتی ترکیب می شوند و تمام تاسیسات توسط متخصصان آموزش دیده حمل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Reactivation facilities thermally destroy organic contaminates on carbon so that the carbon can be reused.
[ترجمه گوگل]تاسیسات فعال سازی مجدد به طور حرارتی آلاینده های آلی موجود در کربن را از بین می برند تا کربن قابل استفاده مجدد باشد
[ترجمه ترگمان]تاسیساتی که از لحاظ حرارتی مواد آلی را از بین می برند، کربن را آلوده می کنند به طوری که کربن می تواند دوباره استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As hydrogen bonds are thermally labile a rise in T reduces the number of bonds and causes eventual phase separation.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که پیوندهای هیدروژنی از نظر حرارتی ناپایدار هستند، افزایش T تعداد پیوندها را کاهش می دهد و باعث جدایی نهایی فاز می شود
[ترجمه ترگمان]همان طور که پیوندهای هیدروژنی از لحاظ حرارتی افزایش دارند، افزایش T تعداد پیوندها را کاهش داده و منجر به جدایی فازی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A thermally sensitive control is provided in or for use in a liquid heating vessel having a sheathed electric heater (9 mounted to a diffuser plate (80) provided on its base .
[ترجمه گوگل]یک کنترل حساس حرارتی در یا برای استفاده در یک مخزن گرمایش مایع با یک بخاری الکتریکی روکش دار (9 نصب شده بر روی صفحه پخش کننده (80) که روی پایه آن وجود دارد، ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک کنترل حساس حرارتی در داخل یا برای استفاده در یک کشتی گرمایش مایع با داشتن یک هیتر الکتریکی غلاف (۹)برای یک بشقاب دیفیوزر (۸۰)در پایه آن فراهم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thermally induced phase separation ( TIPS ) procedure is a simple and versatile membrane preparation technique.
[ترجمه گوگل]روش جداسازی فاز القا شده با حرارت (TIPS) یک تکنیک آماده سازی غشا ساده و همه کاره است
[ترجمه ترگمان]روش جداسازی فاز القایی (راهنمایی ها)روش آماده سازی غشا ساده و چند منظوره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Is this product thermally sensitive? If yes, what is the maximum temperature?
[ترجمه گوگل]آیا این محصول از نظر حرارتی حساس است؟ اگر بله، حداکثر دما چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]آیا این محصول از لحاظ حرارتی حساس است؟ اگر بله، حداکثر درجه حرارت چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For thermally reclaimed molding sand due to its low angularity and improved shape, more, larger area and stronger bonding-bridges are easily formed among sand grains.
[ترجمه گوگل]برای شن و ماسه قالب گیری حرارتی بازیافت شده به دلیل زاویه دار بودن کم و شکل بهبود یافته، سطح بیشتر، بزرگتر و پل های اتصال قوی تر به راحتی در بین دانه های ماسه ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]برای استفاده از ماسه قالب گیری گرمایی به علت angularity کم و شکل بهبود یافته، منطقه بزرگ تر و پله ای قوی تر به راحتی در میان دانه های شنی شکل می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Analyses the factors influencing air temperature distribution in thermally controlled ventilation rooms.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر توزیع دمای هوا در اتاق‌های تهویه با کنترل حرارتی
[ترجمه ترگمان]تحلیل عوامل موثر بر توزیع دمای هوا در اتاق های تهویه کنترل شده از لحاظ حرارتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The complexes are thermally stable and exhibit luminescence in the solid state.
[ترجمه گوگل]کمپلکس ها از نظر حرارتی پایدار هستند و در حالت جامد درخشندگی را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]این مجتمع های از لحاظ حرارتی ثابت هستند و luminescence را در حالت جامد نمایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The thermally generated dark current intrinsic to the photodiodes is always working to charge the diode.
[ترجمه گوگل]جریان تاریک حرارتی تولید شده ذاتی فتودیودها همیشه برای شارژ دیود کار می کند
[ترجمه ترگمان]جریان تاریک تولید شده از لحاظ حرارتی برای the همیشه کار می کند تا دیود را شارژ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These inferences can be firmly supported by thermally stimulated current and charge carrier transport measurements.
[ترجمه گوگل]این استنباط‌ها را می‌توان با اندازه‌گیری‌های حمل و نقل حامل بار و جریان تحریک‌شده با حرارت پشتیبانی کرد
[ترجمه ترگمان]این استنتاج را می توان به طور محکمی با جریان تحریک شده جریان و بار جابجایی حامل بار پشتیبانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She is not cold or frigid, she is thermally incompatible.
[ترجمه گوگل]او سرد یا منجمد نیست، از نظر حرارتی ناسازگار است
[ترجمه ترگمان]او سرد و سرد نیست، او نا متناقض هم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The training effect is a result of thermally activation reversal of the antiferromagnetic layer through the exchange coupling.
[ترجمه گوگل]اثر تمرینی نتیجه معکوس فعال سازی حرارتی لایه ضد فرومغناطیسی از طریق جفت تبادل است
[ترجمه ترگمان]اثر آموزشی نتیجه معکوس فعال سازی حرارتی لایه antiferromagnetic از طریق جفت شدگی مبادله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The pump's motor is thermally protected with auto restart and is rated for continuous duty.
[ترجمه گوگل]موتور پمپ از نظر حرارتی با راه اندازی مجدد خودکار محافظت می شود و برای کار مداوم درجه بندی می شود
[ترجمه ترگمان]موتور پمپ به طور گرمایشی از راه اندازی مجدد خودکار محافظت می شود و برای وظیفه پیوسته درجه بندی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• by means of heat, in thermal form

پیشنهاد کاربران

📋 دوستان در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم therm ( به صورت thermo هم نوشته می شود )
💢 در زبان انگلیسی از این ریشه به عنوان یک پیشوند استفاده می شود
📌 این ریشه، معادل "heat" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "heat" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 thermal: Pertaining to or caused by heat
🔘 thermometer: An instrument that measures heat
🔘 thermostat: A device that regulates heat levels in a system
🔘 thermodynamics: The study of energy laws, especially those governing heat
🔘 thermodynamic: Relating to the behavior of heat in physical systems
🔘 thermochemical: Concerning chemical reactions that involve heat
🔘 thermochemistry: The branch of chemistry that quantifies heat in reactions
🔘 thermos: An insulated container that retains heat
🔘 thermography: The imaging of surfaces based on emitted heat
🔘 thermocouple: A sensor that generates voltage from differences in heat
🔘 thermogenesis: The biological process of generating heat in organisms
🔘 thermogenic: Descriptive of something that produces or enhances heat
🔘 thermoelectric: Pertaining to converting heat directly into electricity
🔘 thermonuclear: Relating to nuclear reactions that release extreme heat
🔘 thermosphere: The atmospheric layer where heat from solar radiation is very high
🔘 thermocline: A layer in a fluid where heat changes rapidly with depth
🔘 thermoplastic: A plastic that becomes pliable when heat is applied
🔘 thermoplasticity: The property of a material to soften under heat
🔘 thermistor: A resistor whose resistance varies with heat
🔘 thermometry: The measurement or quantification of heat
🔘 thermionic: Relating to electron emission induced by heat
🔘 thermotaxis: Movement directed by gradients in heat
🔘 thermoluminescence: Light emission from a substance when exposed to heat
🔘 thermoconductivity: A material’s ability to conduct heat
🔘 thermoregulatory: Pertaining to the control or balance of heat in a system or organism
🔘 thermophile: An organism that thrives in high heat environments
🔘 thermophilic: Descriptive of organisms or processes that favor high heat
🔘 thermopile: A device composed of several thermocouples that converts heat into electrical energy
🔘 thermosyphon: A method of transferring heat through natural convection without a pump
🔘 thermoforming: A manufacturing process where heat is used to shape plastic materials

بپرس