• : تعریف: for that reason; as a result; consequently. • مترادف: accordingly, consequently, so • مشابه: thus
- He went to bed early and therefore was well rested.
[ترجمه امیر سماک] او زود به رختخواب رفت به همین دلیل به خوبی استراحت کرد
|
[ترجمه bhr] او زود به تخت خواب رفت. برای همین، خواب بهتری داشت.
|
[ترجمه گوگل] او زود به رختخواب رفت و به همین دلیل استراحت خوبی داشت [ترجمه ترگمان] صبح زود به بس تر رفت و به همین جهت استراحت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. (j. donne) therefore never send to know for whom the bell tolls . . .
بنابراین هرگز جویا نشو که برای چه کسی ناقوس به صدا در می آید . . .
2. i think therefore i am
(دکارت) فکر می کنم،لذا وجود دارم.
3. i think, therefore i am
می اندیشم بنابراین وجود دارم.
4. he broke the law and therefore went to jail
او قانون را شکست و لذا به زندان رفت.
5. the witness perjured himself and was therefore imprisoned
گواه شهادت دروغ داد و به همین خاطر زندانی شد.
6. Two ears to one tongue, therefore hear twice as much as you speak.
[ترجمه گوگل]دو گوش به یک زبان، پس دوبرابر صحبت کردنت بشنو [ترجمه ترگمان]دو گوش به یک زبان، بنابراین هر قدر که حرف بزنید دو برابر گوش بدهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Their car was bigger and therefore more comfortable.
[ترجمه ملینا] ماشین ان ها بزرگتر و در نتیجه راحت تر بود.
|
[ترجمه گوگل]ماشین آنها بزرگتر و در نتیجه راحت تر بود [ترجمه ترگمان]اتومبیل آن ها بزرگ تر و راحت تر بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Therefore, if you desire love, try to realize that the only way to get love is by giving love, that the more you give, the more you get.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر میل به عشق دارید، سعی کنید بفهمید که تنها راه رسیدن به عشق، عشق ورزی است، که هر چه بیشتر ببخشید، بیشتر به دست می آورید [ترجمه ترگمان]بنابراین، اگر شما عشق را دوست دارید، سعی کنید درک کنید که تنها راه رسیدن به عشق با دادن عشق است، که هرچه بیشتر بدهید، هرچه بیشتر به دست آورید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Therefore, he went to work in an architect's office in order to learn how to design buildings.
[ترجمه گوگل]از این رو برای یادگیری نحوه طراحی ساختمان به دفتر معماری رفت [ترجمه ترگمان]بنابراین او برای یادگیری نحوه طراحی ساختمان ها به دفتر معمار رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Chinese Christians, therefore, practically excommunicate themselves from their own clan.
[ترجمه گوگل]بنابراین مسیحیان چینی عملاً خود را از قبیله خود تکفیر می کنند [ترجمه ترگمان]بنابراین مسیحیان چینی عملا خود را از قبیله خود طرد می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They had seen him trawling and therefore knew that there were fish.
[ترجمه گوگل]آنها او را در حال ترال کردن دیده بودند و بنابراین می دانستند که ماهی وجود دارد [ترجمه ترگمان]آن ها او را دیده بودند و از این رو می دانستند که ماهی های دیگر هم هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This view is subjective and therefore open to disagreement.
[ترجمه گوگل]این دیدگاه ذهنی است و بنابراین در معرض اختلاف است [ترجمه ترگمان]این دیدگاه ذهنی است و در نتیجه برای مخالفت باز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The defendant was depressed and therefore not fully responsible for her own actions.
[ترجمه گوگل]متهم افسرده بود و بنابراین مسئولیت کامل اعمال خود را نداشت [ترجمه ترگمان]متهم افسرده بود و به همین دلیل به طور کامل مسئول اقدامات خود نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The lime water has turned cloudy, therefore carbon dioxide has been produced during the experiment.
[ترجمه گوگل]آب آهک کدر شده است، بنابراین در طول آزمایش دی اکسید کربن تولید شده است [ترجمه ترگمان]آب لیمو مات شده است، بنابراین کربن دی اکسید در طی این آزمایش تولید شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We do not have enough money. Therefore we cannot afford to buy the new car.
[ترجمه گوگل]ما پول کافی نداریم بنابراین ما توانایی خرید ماشین جدید را نداریم [ترجمه ترگمان]ما پول کافی نداریم بنابراین ما استطاعت خرید ماشین جدید را نداریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بنابراین (قید)
accordingly, so, therefore, thus, hence, ergo, thereupon, insomuch
از این رو (قید)
accordingly, therefore, hence, since, hereupon
برای ان (قید)
therefore
به دلیل آن (قید)
therefore
یعنی (حرف ربط)
therefore, hence
تخصصی
[ریاضیات] بنابراین
انگلیسی به انگلیسی
• and so, hence you use therefore to introduce a logical result or conclusion.
پیشنهاد کاربران
5 تا کلمه می گویم تقریبا همشون یک معنی می دهند و همگی هم قید هستند Thus So Hence Then ( به جز معانی "سپس"، "آنگاه"، "در آن زمان" معنی بنابراین ( So ) نیز می دهد ) Therefore همگی معنی بنابراین، در نتیجه، نتیجتاً، از این رو، بدین ترتیب معنی می دهند
لذا از اینرو زیرا رسمی so
بنابراین، پس مثال: She forgot her umbrella at home; therefore, she got wet in the rain. او چتر خود را خانه فراموش کرده بود؛ بنابراین، در باران خیس شد.
به این معنی که
therefore: بدین صورت، بنابر این
به مین خاطر
بنابراین در کل واژگانی که چنین معنی ای میدهند 👇 so therefore thus accordingly hence ergo thereupon insomuch
بنابراین، درنتیجه، لذا، از این رو یه جورایی میتونه هم معنی کلمه so هم باشه
پس با این حساب. . . پس بدین ترتیب. . . بنابراین. . . پس سرانجام. . .
to that end
یعنی !
از همین روی
she suddenly asked and you know, therefore i accepted . . . . . . . . . . . G. . d. . luck. . . M. m
wherefore
منتهای مراتب ؛ تکیه کلام است و در نتیجه گرفتن یا استثنا کردن به کار می رود: من همیشه در موقع سفر لوازم کافی برمی داشتم ، منتهای مراتب این بار چون قرار بود وارد خانه کسی بشویم غفلت کردم. ( فرهنگ لغات عامیانه جمالزاده ) .
( پس آنگاه ) پس آنگاه. [ پ َ ] ( ق مرکب ) سپس : برو کرد جوشن همه چاک چاک پس آنگاه بر تارکش ریخت خاک. فردوسی. پس آنگاه بهرام و ایزد گشسب نشستند با جنگجویان بر اسب. فردوسی.
برای همین
Fashion secretly and quickly influences the fashionist. ➡️Therefore⬅️, man must be careful in using fashion
طبیعتا
از این جهت
بنابر این، از این رو، برای ان، بدلیل آن، یعنی
به همین سبب، به همین جهت، از این رو
ازاین رو؛بنابراین؛به همین دلیل؛درنتیجه؛سپس؛به همین خاطر؛بخاطرآن؛برای آن ؛به دلیل آن