thereabout

/ˈðeərəbaʊt//ˈðeərəbaʊt/

معنی: تقریبا، در ان حدود، در همان نزدیکی
معانی دیگر: دران حدود، درهمان نزدیکی، تقریبا

جمله های نمونه

1. I'll see you at 9 a. m. or thereabout.
[ترجمه گوگل]ساعت 9 میبینمت متر یا در مورد آن
[ترجمه ترگمان]ساعت ۹ میبینمت ام یا حدود یک ساعت دیگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's moved to Chicago or thereabout.
[ترجمه گوگل]او به شیکاگو یا آنجا نقل مکان کرده است
[ترجمه ترگمان]او به شیکاگو یا نزدیکی در امده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She is forty or thereabout ( s ).
[ترجمه گوگل]او حدوداً چهل ساله است
[ترجمه ترگمان]چهل یا پنج سال دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He lives in Beijing or thereabout ( s ).
[ترجمه گوگل]او در پکن یا همان اطراف (ها) زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]او در پکن یا thereabout زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He comes from Nevada or thereabout.
[ترجمه گوگل]او از نوادا یا همان اطراف می آید
[ترجمه ترگمان]او از نوادا یا thereabout می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was very cold and the temperature fell to zero or thereabout.
[ترجمه گوگل]هوا خیلی سرد بود و دما به صفر یا تقریباً نزدیک شد
[ترجمه ترگمان]هوا خیلی سرد بود و دما به صفر یا thereabout می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تقریبا (قید)
much, about, circa, near, nigh, almost, approximately, nearly, some, all but, well-nigh, sort of, thereabout

در ان حدود (قید)
thereabout

در همان نزدیکی (قید)
thereabout

انگلیسی به انگلیسی

• approximate, near that place, nearby

پیشنهاد کاربران

بپرس