there's no room

انگلیسی به انگلیسی

• it is too crowded, there is nowhere to put something

پیشنهاد کاربران

سلام
. . . . . There's no room for
برای . . . . دیگه جا ندارم. ( نمی تونم بخورم. )
مثلا
. There's no room for milk
برای شیر دیگه جاندارم. ( دیگه نمی تونم شیر بخورم. )

بپرس