• (1)تعریف: to form a theory or theories. • مترادف: hypothesize • مشابه: postulate
• (2)تعریف: to think in a speculative way. • مترادف: conjecture, hypothesize, see, speculate, suppose, surmise • مشابه: assume, estimate, guess, infer, presume, suspect
جمله های نمونه
1. Researchers theorize that there was once a common language for all humanity.
[ترجمه پویا شفیعی] محققان این نظریه را مطرح می کنند که زمانی یک زبان مشترک برای تمام بشریت وجود داشته است.
|
[ترجمه گوگل]محققان این نظریه را مطرح می کنند که زمانی یک زبان مشترک برای تمام بشریت وجود داشته است [ترجمه ترگمان]محققان معتقدند که زمانی یک زبان مشترک برای تمام بشریت وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It's easy to theorize about what might have happened.
[ترجمه گوگل]تئوری پردازی در مورد آنچه ممکن است اتفاق افتاده باشد آسان است [ترجمه ترگمان]از لحاظ تئوری احمقانه است که چه اتفاقی ممکن است افتاده باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. By studying the way people behave, we can theorize about what is going on in their mind.
[ترجمه گوگل]با مطالعه نحوه رفتار افراد، میتوانیم درباره آنچه در ذهن آنها میگذرد نظریهپردازی کنیم [ترجمه ترگمان]با مطالعه نحوه رفتار مردم، می توانیم در مورد آنچه که در ذهن آن ها می گذرد استدلال کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Gilligan recognizes, but does not theorize, the cultural particularity of her work.
[ترجمه گوگل]گیلیگان ویژگی فرهنگی کارش را تشخیص می دهد، اما نظریه پردازی نمی کند [ترجمه ترگمان]Gilligan تشخیص می دهد، اما به طور نظری، خصوصیات فرهنگی کار او را توجیه نمی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Rossignol and Phillis theorize that this pattern of caffeine use may reflect an unsuccessful attempt by the women to self-medicate with caffeine.
[ترجمه گوگل]Rossignol و Phillis نظریه می دهند که این الگوی استفاده از کافئین ممکن است نشان دهنده تلاش ناموفق زنان برای خوددرمانی با کافئین باشد [ترجمه ترگمان]رزینگل و Phillis استدلال می کنند که این الگوی مصرف کافئین می تواند تلاشی ناموفق توسط زنان برای خود درمانی با کافئین باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Those who theorize about how families work have an explanation that would apply to the Medlows.
[ترجمه گوگل]کسانی که در مورد نحوه کار خانواده ها نظریه پردازی می کنند، توضیحی دارند که در مورد Medlows کاربرد دارد [ترجمه ترگمان]آن هایی که در مورد این که چگونه خانواده ها کار می کنند توضیحی ارائه می دهند که در مورد Medlows صدق می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Officials theorize that the truck bottomed out, catching on the highway.
[ترجمه گوگل]مقامات این نظریه را مطرح می کنند که کامیون به ته رسیده و در بزرگراه گیر کرده است [ترجمه ترگمان]مقامات بر این باورند که این کامیون از بزرگراه بیرون آمده و در بزرگراه گیر کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Some neuroscientists theorize that folks who jump from one new relationship to another are biochemically "hooked" on the intoxication of falling in love.
[ترجمه گوگل]برخی از دانشمندان علوم اعصاب این نظریه را مطرح می کنند که افرادی که از یک رابطه جدید به رابطه جدید می پرند، از نظر بیوشیمیایی به مسمومیت عاشق شدن "قلاب" می شوند [ترجمه ترگمان]برخی از عصب شناسان بر این باورند که افرادی که از یک رابطه جدید به دیگری می پرند، \"قلابی\" هستند که به سرمستی عاشق شدن در عشق تبدیل می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Topic 2 It is a grave mistake to theorize before one has data.
[ترجمه گوگل]مبحث 2 این یک اشتباه بزرگ است که قبل از بدست آوردن داده ها، نظریه پردازی کنیم [ترجمه ترگمان]موضوع ۲ یک اشتباه جدی برای نظریه پردازی کردن قبل از داده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Researchers theorize that may help doom the transient orca pod at the top of the food chain.
[ترجمه گوگل]محققان این نظریه را مطرح میکنند که ممکن است به نابودی غلاف اورکا در بالای زنجیره غذایی کمک کند [ترجمه ترگمان]محققان معتقدند که ممکن است به نابودی the گذرا در بالای زنجیره غذایی کمک کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It is a grave mistake to theorize before one has data.
[ترجمه گوگل]این یک اشتباه بزرگ است که قبل از داشتن داده ها، نظریه پردازی کنیم [ترجمه ترگمان]این یک اشتباه جدی برای نظریه پردازی کردن قبل از داده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Theorize formula of determining grinding media's size has not derived out so far. "
[ترجمه گوگل]فرمول تئوری تعیین اندازه رسانه آسیاب تاکنون به دست نیامده است " [ترجمه ترگمان]فرمول theorize برای تعیین اندازه رسانه های مکانیکی تا کنون به دست نیامده است \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It's easy to sit around and theorize, but the reward is in the action.
[ترجمه گوگل]نشستن و نظریه پردازی آسان است، اما پاداش در عمل است [ترجمه ترگمان]نشستن و نظریه پردازی کردن آسان است، اما پاداش در عمل است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Researchers theorize that this is because of gender role of women as caregivers [ Source : Science Daily ].
[ترجمه گوگل]محققان معتقدند که این به دلیل نقش جنسیتی زنان به عنوان مراقب است [منبع: Science Daily] [ترجمه ترگمان]محققان معتقدند که این به دلیل نقش جنسیتی در زنان بعنوان مراقبان [ منبع: علوم روزانه ] است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
نگرشگری کردن (فعل)
theorize
استدلال نظری کردن (فعل)
theorize
تحقیقات نظری کردن (فعل)
theorize
فرضیه بوجود اوردن (فعل)
theorize
فرضیه ای بنیاد نهادن (فعل)
theorize
انگلیسی به انگلیسی
• develop a theory, hypothesize (also theorise) if you theorize about something, you develop ideas about it to try and explain it.
پیشنهاد کاربران
نظریه ای را مطرح کردن
theorize ( v ) e. g. The study theorizes about the role of dreams in peoples' lives. theorizing ( n ) , theoretical ( adj ) , theoretically ( adv ) , theory ( n ) , theorist ( n ) ( theoretician )
1. They theorize, however, that it may bring out the diseases symptoms early in young people who are genetically predisposed to it. با این حال ، این نظریه را مطرح می کنند که ممکن است علائم بیماری را در اوایل جوانی که از نظر ژنتیکی مستعد آن هستند ، نشان دهد. ... [مشاهده متن کامل]
2. Because there were gaps in the order, scientists such as Mendeleyev, Ramsay, Moseley, and Bohr theorized the existence of unknown elements and their characteristics. از آنجا که در این ترتیب عناصر اختلاف زیادی وجود داشت ، دانشمندانی مانند مندلیف ، رامسی ، موزلی و بور وجود عناصر ناشناخته و خصوصیات آنها را نظریه پردازی کردند. 3. Scientists theorize that birds could use toxins in their feathers and skin to ward off parasites and insects. دانشمندان این نظریه را مطرح می کنند که پرندگان می توانند از سموم در پرها و پوست خود برای دفع انگل ها و حشرات استفاده کنند. 4. It is, certainly, not only denizens of the left who theorize and euphemize their way out of inconvenient situations. مطمئناً فقط انکارکنندگان چپ نیستند که برای خروج از شرایط ناخوشایند نظریه پردازی می کنند و صریح اظهار نظر می کنند. 5. Many scholars of Wikipedian theology theorize that if consensus is ever reached, Wikipedia will spontaneously disappear. بسیاری از دانش پژوهان الهیات ویکی پدیا فرضیه ای بوجود می آورند که اگر هرگز اتفاق نظر حاصل شود ، ویکی پدیا خود به خود از بین خواهد رفت. 6. To speculate is to theorize about something that is uncertain. حدس و گمان این است که نظریه پردازی راجع به چیزی غیرقطعی انجام شود. Theorize= نظریه پردازی کردن، فرضیه ای را بوجود آوردن معانی دیگر >>>>استدلال نظری کردن، تحقیقات نظری کردن