1. The rhetorical theorist does not assume that only some societies possess the rhetorical capacity to argue.
[ترجمه گوگل]نظریه پرداز بلاغی تصور نمی کند که فقط برخی از جوامع دارای ظرفیت بلاغی برای استدلال هستند
[ترجمه ترگمان]نظریه پرداز هنر فرض نمی کند که تنها برخی از جوامع دارای ظرفیت لفاظی هستند تا بحث کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Nevertheless, a social theorist has to start somewhere.
[ترجمه گوگل]با این وجود، یک نظریه پرداز اجتماعی باید از جایی شروع کند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، یک نظریه پرداز اجتماعی باید از جایی شروع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A particular theorist may argue with the interpretations of other conspiracy theorists, because by no means all theorists agree with one another.
[ترجمه گوگل]یک نظریه پرداز خاص ممکن است با تفاسیر دیگر نظریه پردازان توطئه بحث کند، زیرا به هیچ وجه همه نظریه پردازان با یکدیگر موافق نیستند
[ترجمه ترگمان]یک نظریه پرداز خاص ممکن است با تفاسیر نظریه پردازان توطئه دیگر بحث کند، زیرا به هیچ وجه تمام نظریه پردازان با یکدیگر موافق نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Name one heterosexual male theorist who could display such interest in wrestling, washing powders and Greta Garbo.
[ترجمه گوگل]یکی از نظریه پردازان مرد دگرجنس گرا را نام ببرید که می تواند چنین علاقه ای به کشتی، پودرهای لباسشویی و گرتا گاربو نشان دهد
[ترجمه ترگمان]یک نظریه heterosexual مرد را نام ببرید که می تواند علاقه خود را در کشتی، پودر لباس شویی و گرتا Garbo به نمایش بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. That is as appropriate an outcome as any theorist could have hoped for.
[ترجمه گوگل]این همان نتیجه مناسبی است که هر نظریه پردازی می توانست به آن امیدوار باشد
[ترجمه ترگمان]این به همان اندازه که هر نظریه پرداز می توانست انتظار آن را داشته باشد، مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Lacanian theorist will thus deliberately tease his reader by refusing to make any final pronouncements.
[ترجمه گوگل]بنابراین، نظریهپرداز لاکانی عمداً خوانندهاش را با امتناع از اظهار نظر نهایی آزار میدهد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، نظریه پرداز Lacanian عمدا با امتناع از انجام هر گونه سخنرانی نهایی، خواننده را اذیت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Conservative social theorist Thomas Sowell maintains that the essential difference between liberals and conservatives is optimism about the human condition.
[ترجمه گوگل]توماس سوول، نظریهپرداز محافظهکار اجتماعی معتقد است که تفاوت اساسی بین لیبرالها و محافظهکاران خوشبینی نسبت به وضعیت انسان است
[ترجمه ترگمان]فیلسوف اجتماعی محافظه کار، توماس سول، تاکید می کند که تفاوت اساسی بین لیبرال ها و محافظه کاران در مورد شرایط بشر خوش بینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She had become the political theorist.
[ترجمه گوگل]او نظریه پرداز سیاسی شده بود
[ترجمه ترگمان]او به یک نظریه پرداز سیاسی تبدیل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Faced with such a question the theorist has to repair to a mental laboratory where he conducts thought experiments.
[ترجمه گوگل]در مواجهه با چنین سوالی، نظریه پرداز باید به آزمایشگاه ذهنی مراجعه کند، جایی که او آزمایش های فکری را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]در مواجهه با چنین پرسشی، نظریه پرداز باید به یک آزمایشگاه ذهنی که در آن آزمایش ها فکری انجام می دهد، ترمیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Northrop Frye is a distinguished literary theorist and culture critic both in Canada and in the West in the 20th century.
[ترجمه گوگل]نورتروپ فرای یک نظریه پرداز ادبی و منتقد فرهنگ برجسته در قرن بیستم در کانادا و غرب است
[ترجمه ترگمان]Northrop Frye یک منتقد ادبی برجسته و منتقد فرهنگ هم در کانادا و هم در غرب در قرن بیستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The indignant theorist casts aspersions on their methods, inserts a non sequitur regarding its effects and explains how this is frightfully unfair for the "little guy".
[ترجمه گوگل]نظریهپرداز خشمگین روشهای آنها را مورد انتقاد قرار میدهد، در مورد تأثیرات آن بیثباتی وارد میکند و توضیح میدهد که چگونه این برای «پسر کوچک» به طرز وحشتناکی ناعادلانه است
[ترجمه ترگمان]نظریه پرداز عصبانی، aspersions را به روش آن ها اعمال می کند و یک non را در رابطه با اثرات آن درج می کند و توضیح می دهد که این برای \"مرد کوچک\" شدیدا ناعادلانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Professor Lipman's view opposed that of the child-development theorist Jean Piaget, who asserted that children under 12 were not capable of abstract reasoning.
[ترجمه گوگل]دیدگاه پروفسور لیپمن با نظریه ژان پیاژه نظریهپرداز رشد کودک مخالفت میکند که معتقد بود کودکان زیر 12 سال قادر به استدلال انتزاعی نیستند
[ترجمه ترگمان]دیدگاه پروفسور لیپمن مخالف با نظریه کودک رشد کودک، جین Piaget، بود که تاکید کرد که کودکان زیر ۱۲ سال قادر به استدلال انتزاعی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Christopher Alexander is an active architectural theorist, educationist and architect in the modern western architectural field.
[ترجمه گوگل]کریستوفر الکساندر یک نظریه پرداز معماری، آموزش و معمار فعال در زمینه معماری مدرن غرب است
[ترجمه ترگمان]کریستوفر الکساندر یک نظریه پرداز معماری فعال، educationist و معمار در زمینه معماری مدرن غربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He and MoBakhtin, a Soviet literary theorist, lived in same era simile societal environment of culture.
[ترجمه گوگل]او و موباختین، نظریهپرداز ادبی شوروی، در محیط اجتماعی فرهنگی مشابه دوران زندگی میکردند
[ترجمه ترگمان]او و MoBakhtin، یک نظریه پرداز ادبی شوروی، در دوره مشابه با محیط اجتماعی فرهنگ زندگی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید