🔸 معادل فارسی پیشنهادی:
نظریه سازی کردن / تئوری پردازی کردن / تبدیل به نظریه کردن
در زبان محاوره ای:
تئوری درآوردن، نظریه بافی، فلسفه بافی، از یه چیز تئوری ساختن
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف پیشنهادی:
1. ** ( تحلیلی – فرهنگی ) :**
تبدیل یک پدیده، رفتار، یا تجربه به نظریه یا چارچوب فکری—اغلب با هدف تحلیل، تفسیر، یا مشروع سازی
مثال: She tends to theorify every emotional reaction.
اون معمولاً هر واکنش احساسی رو تبدیل به یه نظریه می کنه.
2. ** ( استعاری – رسانه ای ) :**
تلاش برای معنا دادن یا فلسفه بافی درباره ی چیزی که ممکنه صرفاً اتفاقی یا روزمره باشه
مثال: Don’t theorify my breakfast choices—I just like toast.
درباره ی انتخاب صبحونه م نظریه بافی نکن، فقط تُست دوست دارم!
3. ** ( فلسفی – انتقادی ) :**
فرآیند تبدیل تجربه ی زیسته یا مشاهده ی اجتماعی به ساختارهای فکری، گاهی با بار انتقادی یا روشنفکرانه
مثال: Activists theorify lived experience to challenge dominant narratives.
کنشگران تجربه ی زیسته رو نظریه سازی می کنن تا روایت های غالب رو به چالش بکشن.
________________________________________
🔸 مترادف های غیررسمی:
conceptualize – theorize – intellectualize – overthink – philosophize – abstractify
نظریه سازی کردن / تئوری پردازی کردن / تبدیل به نظریه کردن
در زبان محاوره ای:
تئوری درآوردن، نظریه بافی، فلسفه بافی، از یه چیز تئوری ساختن
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف پیشنهادی:
1. ** ( تحلیلی – فرهنگی ) :**
تبدیل یک پدیده، رفتار، یا تجربه به نظریه یا چارچوب فکری—اغلب با هدف تحلیل، تفسیر، یا مشروع سازی
مثال: She tends to theorify every emotional reaction.
اون معمولاً هر واکنش احساسی رو تبدیل به یه نظریه می کنه.
2. ** ( استعاری – رسانه ای ) :**
تلاش برای معنا دادن یا فلسفه بافی درباره ی چیزی که ممکنه صرفاً اتفاقی یا روزمره باشه
مثال: Don’t theorify my breakfast choices—I just like toast.
درباره ی انتخاب صبحونه م نظریه بافی نکن، فقط تُست دوست دارم!
3. ** ( فلسفی – انتقادی ) :**
فرآیند تبدیل تجربه ی زیسته یا مشاهده ی اجتماعی به ساختارهای فکری، گاهی با بار انتقادی یا روشنفکرانه
مثال: Activists theorify lived experience to challenge dominant narratives.
کنشگران تجربه ی زیسته رو نظریه سازی می کنن تا روایت های غالب رو به چالش بکشن.
________________________________________
🔸 مترادف های غیررسمی: