theoretic


معنی: علمی، نظری
معانی دیگر: theoretic(al)
نظری

جمله های نمونه

1. They employed a unique combination of theoretic analysis, practical grasp, and imaginative foresight.
[ترجمه گوگل]آنها ترکیبی منحصر به فرد از تحلیل نظری، درک عملی و آینده نگری تخیلی را به کار گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها ترکیبی منحصر به فرد از تحلیل نظری، درک عملی و پیش بینی ذهنی را به کار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Based on the theoretic model of algebraical prime and simple closed properties, a new short proof for quantifier elimination of the theory of complete dense binary orders was presented.
[ترجمه گوگل]بر اساس مدل نظری ویژگی‌های بسته اول و ساده جبری، یک اثبات کوتاه جدید برای حذف کمیت نظریه نظم‌های باینری کامل چگال ارائه شد
[ترجمه ترگمان]براساس مدل نظری خواص بسته ساده و ساده algebraical، یک اثبات کوتاه جدید برای حذف quantifier تیوری کامل از دستورها دودویی کامل ارایه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Finally, propagation loss is described to theoretic sustainlink budget at system design.
[ترجمه گوگل]در نهایت، از دست دادن انتشار به بودجه تئوری پیوند پایدار در طراحی سیستم توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، اتلاف انتشار به عنوان بودجه sustainlink نظری در طراحی سیستم توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The results of this study have provided theoretic basis for further investigation on the mechanism of the calcium transportation, dentin mineralization and signal transduction hi odontoblast cells.
[ترجمه گوگل]نتایج این مطالعه مبنای نظری را برای بررسی بیشتر در مورد مکانیسم انتقال کلسیم، کانی‌سازی عاج و انتقال سیگنال سلول‌های ادونتوبلاست فراهم کرده است
[ترجمه ترگمان]نتایج این مطالعه، مبنایی را برای تحقیقات بیشتر در مورد مکانیسم حمل و نقل کلسیم، کانی سازی dentin و transduction انتقال سیگنال فراهم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. From the angle of theoretical innovation, offensive realism theory is just a kind of degraded realism theory, and its theoretic scholarship is jolly limitary.
[ترجمه گوگل]از زاویه نوآوری نظری، نظریه رئالیسم تهاجمی فقط نوعی نظریه رئالیسم تحقیر شده است و دانش نظری آن بسیار محدود است
[ترجمه ترگمان]از زاویه نوآوری نظری، تئوری رئالیسم تهاجمی به یک نوع تیوری واقع گرایی تبدیل شده است و تحقیق نظری آن limitary jolly است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In order to provide some theoretic basis for similar areas, soil physiochemical properties in shelter belt of Jining-Erlinhot railroad line were studied by using classical statistics.
[ترجمه گوگل]به منظور ارائه برخی مبانی نظری برای مناطق مشابه، ویژگی های فیزیکوشیمیایی خاک در کمربند پناهگاه خط راه آهن جینینگ-ارلینهوت با استفاده از آمار کلاسیک مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]به منظور فراهم کردن اساس نظریه ای برای مناطق مشابه، خواص physiochemical خاک در کمربند ایمنی خطوط راه آهن jining - Erlinhot با استفاده از آمار کلاسیک مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Great theoretic and realistic significance lies in putting forward the economic paten of comprehensive market.
[ترجمه گوگل]اهمیت نظری و واقع بینانه بزرگ در ارائه پتن اقتصادی بازار جامع نهفته است
[ترجمه ترگمان]اهمیت نظری و نظری بسیار واقع گرایانه در پیشبرد توسعه اقتصادی بازار جامع نهفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this article, we make a theoretic analysis on how to design a scientific income differential suitability index.
[ترجمه گوگل]در این مقاله به تحلیل نظری نحوه طراحی شاخص تناسب تفاوت درآمد علمی می پردازیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما یک تحلیل نظری در مورد چگونگی طراحی یک شاخص تناسب دیفرانسیل با درآمد علمی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A theoretic formula on how to change the geometrical shape of a magnet and augment the range of uniform magnetic field is brought forward in this paper by simulation.
[ترجمه گوگل]یک فرمول نظری در مورد چگونگی تغییر شکل هندسی آهنربا و افزایش دامنه میدان مغناطیسی یکنواخت در این مقاله با شبیه سازی ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک فرمول نظری در مورد نحوه تغییر شکل هندسی یک آهن ربا و افزایش محدوده میدان مغناطیسی یکنواخت در این مقاله با شبیه سازی آورده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. According to theoretic analysis, traditional definition of combined swirl strength cannot sufficiently reflect the hydromechanical rule of combined swirl jets.
[ترجمه گوگل]با توجه به تحلیل نظری، تعریف سنتی قدرت چرخش ترکیبی نمی تواند به اندازه کافی قانون هیدرومکانیکی جت های چرخشی ترکیبی را منعکس کند
[ترجمه ترگمان]با توجه به تجزیه و تحلیل نظری، تعریف سنتی قدرت چرخشی مشترک نمی تواند به اندازه کافی از قاعده hydromechanical جت های چرخان ترکیبی بازتاب داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Economic liberalism and utilitarinism have become a theoretic footstone of precent day capitalist economy and politics.
[ترجمه گوگل]لیبرالیسم اقتصادی و سودگرایی به سنگ پای تئوریک اقتصاد و سیاست سرمایه داری اخیر تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]لیبرالیسم اقتصادی و utilitarinism به تبدیل نظری به اقتصاد سرمایه داری مدرن precent و سیاست تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Secondly, theoretic model and the theoretical analysis' method of the four-level system cladding-pumped fiber lasers are analyzed.
[ترجمه گوگل]در مرحله دوم، مدل نظری و روش تحلیل نظری لیزرهای فیبر پمپ شده با روکش سیستم چهار سطحی تحلیل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]دوم این که، مدل نظری و روش تجزیه و تحلیل نظری روش تحلیل نظری چهار سطحی که انجام می شود، تجزیه و تحلیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A game theoretic energy balance routing (GTEBR) algorithm was proposed to avoid unevenly energy consuming in wireless sensor networks.
[ترجمه گوگل]یک الگوریتم مسیریابی تعادل انرژی نظری بازی (GTEBR) برای جلوگیری از مصرف انرژی نابرابر در شبکه‌های حسگر بی‌سیم پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]الگوریتم جستجوی تعادل انرژی تیوری بازی (GTEBR)برای اجتناب از مصرف غیر یکنواخت انرژی در شبکه های حسگر بی سیم پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper makes theoretic analysis and experimental research on the realization of ideal performance of a master slave remote system.
[ترجمه گوگل]این مقاله به تجزیه و تحلیل نظری و تحقیقات تجربی بر روی تحقق عملکرد ایده‌آل یک سیستم راه دور اصلی برده می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله موجب تجزیه و تحلیل نظری و تحقیقات تجربی در مورد تحقق عملکرد ایده آل یک سیستم کنترل از راه دور اصلی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Many of the results which are found to hold in the more familiar game theoretic environment will generalize to such a framework.
[ترجمه گوگل]بسیاری از نتایجی که در محیط آشناتر تئوری بازی وجود دارد، به چنین چارچوبی تعمیم می‌یابد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از نتایج بدست آمده در محیط نظری بازی آشنا به چنین چارچوبی تعمیم داده خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

علمی (صفت)
scientific, methodical, theoretical, theoretic

نظری (صفت)
visionary, theoretical, theoretic

انگلیسی به انگلیسی

• abstract, speculative

پیشنهاد کاربران

theoretic ( عمومی )
واژه مصوب: نظری
تعریف: مربوط به نظریه؛ غیرتجربی

بپرس