/ˌθiːoʊdɪˈmɒkrəsi/
ثی اودِماکرِسی
________________________________________
🔸 معادل فارسی:
مردم سالاری دینی / دموکراسی الهی / حکومت ترکیبی دین و مردم
در زبان محاوره ای:
حکومتی که هم خدا قانون می ده هم مردم رأی می دن، دموکراسی مذهبی
... [مشاهده متن کامل]
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( مذهبی – مفهومی ) :
نوعی حکومت که در آن اراده ی الهی و مشارکت مردمی با هم ترکیب می شوند؛ قوانین از دین گرفته می شوند ولی مردم در اجرای آن نقش دارند
مثال: Theodemocracy seeks to harmonize divine law with popular sovereignty.
مردم سالاری دینی تلاش می کنه بین قانون الهی و حاکمیت مردمی هماهنگی ایجاد کنه.
2. ( تاریخی – الهیاتی ) :
اصطلاحی که توسط جوزف اسمیت، بنیان گذار آیین مورمون، برای توصیف مدلی از حکومت مذهبی با مشارکت مردمی به کار رفت
مثال: Joseph Smith envisioned a theodemocracy for the Latter - day Saints.
جوزف اسمیت برای پیروان خود، مدل مردم سالاری دینی را تصور کرده بود.
3. ( تحلیلی – نظری ) :
در گفتمان های دینی مدرن، گاهی برای توصیف ساختارهایی به کار می رود که در آن قانون گذاری الهی با رأی و مشارکت عمومی تلفیق شده باشد
مثال: Some Islamic scholars explore theodemocracy as a model for governance.
برخی اندیشمندان اسلامی، مردم سالاری دینی را به عنوان الگویی برای حکومت بررسی می کنند.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
religious democracy – divine democracy – participatory theocracy – hybrid governance
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
"Theodemocracy" واژه ای نادر و بیشتر مفهومی است که در متون دینی، فلسفی یا تاریخی دیده می شود.
این واژه گاهی برای توصیف تلاش هایی به کار می رود که می خواهند بین مشروعیت دینی و مشارکت مردمی تعادل برقرار کنند.
ثی اودِماکرِسی
________________________________________
🔸 معادل فارسی:
مردم سالاری دینی / دموکراسی الهی / حکومت ترکیبی دین و مردم
در زبان محاوره ای:
حکومتی که هم خدا قانون می ده هم مردم رأی می دن، دموکراسی مذهبی
... [مشاهده متن کامل]
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( مذهبی – مفهومی ) :
نوعی حکومت که در آن اراده ی الهی و مشارکت مردمی با هم ترکیب می شوند؛ قوانین از دین گرفته می شوند ولی مردم در اجرای آن نقش دارند
مثال: Theodemocracy seeks to harmonize divine law with popular sovereignty.
مردم سالاری دینی تلاش می کنه بین قانون الهی و حاکمیت مردمی هماهنگی ایجاد کنه.
2. ( تاریخی – الهیاتی ) :
اصطلاحی که توسط جوزف اسمیت، بنیان گذار آیین مورمون، برای توصیف مدلی از حکومت مذهبی با مشارکت مردمی به کار رفت
مثال: Joseph Smith envisioned a theodemocracy for the Latter - day Saints.
جوزف اسمیت برای پیروان خود، مدل مردم سالاری دینی را تصور کرده بود.
3. ( تحلیلی – نظری ) :
در گفتمان های دینی مدرن، گاهی برای توصیف ساختارهایی به کار می رود که در آن قانون گذاری الهی با رأی و مشارکت عمومی تلفیق شده باشد
مثال: Some Islamic scholars explore theodemocracy as a model for governance.
برخی اندیشمندان اسلامی، مردم سالاری دینی را به عنوان الگویی برای حکومت بررسی می کنند.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
"Theodemocracy" واژه ای نادر و بیشتر مفهومی است که در متون دینی، فلسفی یا تاریخی دیده می شود.
این واژه گاهی برای توصیف تلاش هایی به کار می رود که می خواهند بین مشروعیت دینی و مشارکت مردمی تعادل برقرار کنند.