theocratic

/ˌθiəˈkrætɪk//ˌθɪəˈkrætɪk/

معنی: مربوط بحکومت خدایی، مربوط به خدا سالاری
معانی دیگر: مربوط بحکومت خدایی، مربوط به خدا سالاری

جمله های نمونه

1. Thus the theocratic ideal of Godefroy de Bouillon would have found fulfilment.
[ترجمه گوگل]بنابراین آرمان تئوکراتیک گودفروی دو بویون تحقق می یافت
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب کمال مطلوب of دو Bouillon را به دست خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Iran has had a theocratic Shiite regime since Shah Mohammed Reza Pahlavi was ousted in the Islamic Revolution of 197
[ترجمه گوگل]ایران از زمان سرنگونی شاه محمدرضا پهلوی در انقلاب اسلامی 197، دارای یک رژیم مذهبی شیعه بوده است
[ترجمه ترگمان]حکومت ایران از زمان شاه محمد رضا پهلوی در انقلاب اسلامی ۱۹۷ برکنار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Kline speaks of this as the Sabbath sign's theocratic stamping function.
[ترجمه گوگل]کلاین از این به عنوان کارکرد تمبر تئوکراتیک علامت سبت صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]کلاین از این موضوع به عنوان نماد Sabbath sign استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The heartland of Islam, by contrast, is theocratic.
[ترجمه گوگل]در مقابل، قلب اسلام دینی است
[ترجمه ترگمان]در مقابل، قلب اسلام خدایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These obscurantist Christian mullahs are systematically preparing to institute an openly fascistic theocratic regime in the US. And their leader-mad dog Bush Jr.
[ترجمه گوگل]این آخوندهای مسیحی تاریک اندیش به طور سیستماتیک در حال آماده شدن برای ایجاد یک رژیم تئوکراتیک آشکارا فاشیستی در ایالات متحده هستند و سگ دیوانه رهبرشان بوش جونیور
[ترجمه ترگمان]این روحانیون مسیحی به طور سیستماتیک در حال آماده شدن برای پایه ریزی یک رژیم مذهبی صریح در ایالات متحده هستند و \"سگ دیوانه\" آن ها \"بوش پسر\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tibet is in an era of severe conflicts between modern civilization and theocratic caste.
[ترجمه گوگل]تبت در عصر تضادهای شدید بین تمدن مدرن و کاست دینی است
[ترجمه ترگمان]تبت در دوره ای از درگیری های شدید بین تمدن مدرن و طبقه مذهبی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The so - called government in exile founded by the Dalai Lama practices a theocratic rule.
[ترجمه گوگل]به اصطلاح دولت در تبعید که توسط دالایی لاما تأسیس شد، یک حکومت تئوکراتیک را اعمال می کند
[ترجمه ترگمان]دولت به اصطلاح دولت تبعید شده توسط دالایی لاما، یک حکومت مذهبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The head of the Lord's Resistance Army, a guerrilla group trying to establish a theocratic government in Uganda using brutal means.
[ترجمه گوگل]رئیس ارتش مقاومت لرد، یک گروه چریکی که تلاش می کند با استفاده از ابزارهای وحشیانه، یک حکومت مذهبی در اوگاندا ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]رئیس ارتش مقاومت لرد، یک گروه چریکی که تلاش می کند یک دولت مذهبی در اوگاندا با استفاده از روش های وحشیانه ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The so - called government in exile founded by the Dalai Lama practices theocratic rule.
[ترجمه گوگل]به اصطلاح دولت در تبعید که توسط دالایی لاما تأسیس شد، حکومت تئوکراتیک را اعمال می کند
[ترجمه ترگمان]دولت به اصطلاح دولتی تبعید شده توسط دالایی لاما، حاکمیت مذهبی را رهبری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The undefended city and the ritual bronzes demonstrated that this kingdom was more theocratic than political.
[ترجمه گوگل]شهر بی دفاع و برنزهای آیینی نشان می داد که این پادشاهی بیشتر مذهبی بود تا سیاسی
[ترجمه ترگمان]شهر بی دفاع و مراسم برنزی دینی نشان دادند که این پادشاهی خدایی بیش از سیاست سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In my view, the Sabbath is primarily an eschatological sign, and only secondarily a theocratic stamp.
[ترجمه گوگل]به نظر من، سبت در درجه اول یک نشانه آخرت شناختی است، و تنها در درجه دوم یک تمبر مذهبی است
[ترجمه ترگمان]در نظر من، روز سبت به درجه اول یک علامت eschatological است و فقط یک علامت خدایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Chosen by Shalassa among Acolytes, the Priestesses are rulers of the theocratic and matriarchic Sea - Elven society.
[ترجمه گوگل]کاهنان که توسط شالاسا در میان آکولیت ها انتخاب شده اند، حاکمان دریای تئوکراتیک و مادرسالار - جامعه الف ها هستند
[ترجمه ترگمان]برگزیده توسط Shalassa در میان acolytes، حاکمان theocratic و matriarchic دریای Sea - الف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's a question of whether they will politically reunify under close-minded theocratic Islamism or under a more secular and tolerant society.
[ترجمه گوگل]این مسئله این است که آیا آنها از نظر سیاسی تحت اسلام گرایی تئوکراتیک نزدیک به هم متحد خواهند شد یا تحت یک جامعه سکولارتر و بردبارتر
[ترجمه ترگمان]این یک سوال است که آیا آن ها از نظر سیاسی تحت رهبری theocratic مذهبی و یا تحت جامعه ای سکولار و شکیبا باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The priest caste wields considerable power in this rigidly theocratic society.
[ترجمه گوگل]کاست کشیش قدرت قابل توجهی در این جامعه به شدت تئوکراتیک دارد
[ترجمه ترگمان]جامعه روحانی قدرت زیادی در این جامعه theocratic دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مربوط به حکومت خدایی (صفت)
theocratic

مربوط به خدا سالاری (صفت)
theocratic

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to a theocracy, pertaining to a government in which a god is recognized at the ultimate authority

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : theocracy
✅️ صفت ( adjective ) : theocratic
✅️ قید ( adverb ) : _
دین سالاری، مربوط به حکومت یا رژیم دین سالار
دین سالار

بپرس