then again


و اما، از سوی دیگر، از نظر دیگر

جمله های نمونه

1. Then again, do not forget you have no experience of traveling.
[ترجمه گوگل]باز هم فراموش نکنید که هیچ تجربه ای از سفر ندارید
[ترجمه ترگمان]پس دوباره، فراموش نکنید که هیچ تجربه ای در سفر ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is better, but then again it costs more.
[ترجمه Hossein] این بهتره ولی از طرفی هم قیمتش بالاست
|
[ترجمه گوگل]این بهتر است، اما دوباره هزینه بیشتری دارد
[ترجمه ترگمان]این بهتر است، اما دوباره هزینه بیشتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was early, but then again, she always is.
[ترجمه گوگل]او زود بود، اما دوباره، او همیشه است
[ترجمه ترگمان]او زود بود، اما باز هم همیشه همین طور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. 'So you might accept their offer?' 'Yes, then again I might not. '
[ترجمه گوگل]"پس شما ممکن است پیشنهاد آنها را بپذیرید؟" "بله، پس دوباره ممکن است من نه '
[ترجمه ترگمان]پس ممکنه پیشنهاد اونا رو قبول کنی؟ بله، پس باز هم ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He might agree. But then again he might have a completely different opinion.
[ترجمه گوگل]او ممکن است موافقت کند اما ممکن است دوباره نظری کاملاً متفاوت داشته باشد
[ترجمه ترگمان] ممکنه موافق باشه اما باز هم می توانست عقیده دیگری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We might buy it but then again we might not.
[ترجمه گوگل]ممکن است آن را بخریم اما دوباره ممکن است نخریم
[ترجمه ترگمان]ممکن است آن را بخریم، اما باز هم ممکن است که این کار را نکنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's clumsy and untidy but then again he's always willing to help.
[ترجمه گوگل]او دست و پا چلفتی و نامرتب است اما باز هم همیشه مایل به کمک است
[ترجمه ترگمان]او ناشیانه و نامرتب است، اما باز هم مشتاق کمک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She says she's thirty-five. But then again she might be lying.
[ترجمه گوگل]او می گوید که سی و پنج ساله است اما ممکن است دوباره دروغ بگوید
[ترجمه ترگمان]می گوید سی و پنج سالش است اما باز هم ممکن بود دروغ بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's easier to take a taxi. But then again you can't always get one.
[ترجمه گوگل]سوار شدن به تاکسی راحت تر است اما باز هم همیشه نمی توانید یکی را دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]تاکسی گرفتن راحت تره اما باز هم نمی توانی یکی از آن ها را پیدا کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I agree she types accurately, but then again, she's very slow.
[ترجمه گوگل]موافقم که او دقیق تایپ می کند، اما باز هم، او بسیار کند است
[ترجمه ترگمان]من موافقم که او به طور دقیق، اما بعد، بسیار کند عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I like to travel but, then again, I'm very fond of my home.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم سفر کنم اما باز هم به خانه ام خیلی علاقه دارم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم مسافرت کنم، اما بعد دوباره، خیلی به خانه خودم علاقه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Elaine's father might lend them the money, but then again he might not.
[ترجمه گوگل]پدر الین ممکن است پول را به آنها قرض دهد، اما دوباره ممکن است ندهد
[ترجمه ترگمان]پدر \"الین\" ممکنه به اونا پول قرض بده، ولی بازم ممکنه نباشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My husband spends hours in the bathroom, but then again so do I.
[ترجمه گوگل]شوهرم ساعت‌ها در حمام می‌گذرد، اما من دوباره همینطور
[ترجمه ترگمان]شوهرم ساعت ها تو دستشویی وقت میگذرونه اما بازم منم همینطور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. John might be ready to help us, but then again, he might not.
[ترجمه گوگل]جان ممکن است آماده باشد تا به ما کمک کند، اما دوباره ممکن است نه
[ترجمه ترگمان]جان ممکن بود برای کمک به ما آماده باشد، اما باز هم ممکن بود نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You feel really sorry for him. But then again, it's hard to like him.
[ترجمه گوگل]واقعا برای او متاسفید اما باز هم دوست داشتن او سخت است
[ترجمه ترگمان] تو واقعا براش احساس تاسف می کنی اما باز هم برایش دشوار است که از او خوشم بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• however, but, yet, on the other hand

پیشنهاد کاربران

اما باز هم
در عین حال، از طرف دیگه، با این حال، از یه جهت
ضمنا
از طرفی
:but ) then/ there again )
from another standpoint
on the other hand

بپرس